در چشمانت

در چشمانت
هزاران
کولی بی سرپناه
زندانی اند
بیچاره من
که در این میان
محکومم به حبسی ابدی...

#
دیدگاه ها (۳)

‌‌حاشا که مرا جز "تو" در دیده کسی باشدیا جز غم عشق "تو" ...

نمی دانم عذاب کدامین گناهی؟که این چنین شیرینیبگو!_تا آواره و...

سر سازش نداری ای دلو گرنه...این اندک جادر خود نداشتاینهمه دل...

مردم این شهر حرفهای شعر شده ی تو رامفت،می خوانند#

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

بگذار قرارمان این باشد.. سبز بمانیم در میان هزاران تاریکیبرس...

به مژڪَان میزند بر دل، هزاران تیر با هر ناز..... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط