تو یک روز نیستی

تو یک روز نیستی...
تمامِ سالی...
تو یک شب...
یا یک کتاب ...
و یک قطره نیستی؛
تو یک نقاشی یا تابلویی بر دیوار نیستی...
اگر دقیقه‌ای نباشی
ساعت‌ها از کار می‌افتند
خانه‌ها برهوت می‌شوند
کوچه‌ها اشک می‌ریزند
پرندگان، سیَه پوش...
و شعرها هم نیست می‌شوند...
تو فقط باد و باران هشتمِ ماه مارس نیستی...
تو ای دل‌انگیزِ شب‌های تابستانی...
گیسوان شب‌های پاییزی...
تو ای سوز بوران عشق...
تو نباشی!
چه کسی باشد؟!
زن،
تو زندگی هستی...
دیدگاه ها (۲)

کودک که بودم؛گمان میکردمسردتر از بستنی چیزی وجود نداردحال که...

.تو بر نمیگردیو این غمگین ترین شعرِ جهان استکه ترجمه نمیشودی...

گفتند که او عاشق گیسوی کمند استموهای مناز عصر همان روز بلند ...

دوست داشتنت بهانه ایستتا در ایوان بنشینم،و قطره های باران را...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط