کارم چو زلف یار پریشان در پریشان در پریشان درهم

کارم چو زلف یار پریشان در پریشان در پریشان درهم
است..
دیدگاه ها (۱۵)

عاشقـی بر من پریشانت کنــمکم عمارت کن که ویرانت کنم

باید باید باید دیوانه وار دوست بدارم کسی را ...

چو چشمت هرگزم چشمی به چشمم در نمی‌آیدبه چشمانت که چشمم را به...

خریدی خانه دل را دل آن توست می‌دانی‌‌...‌‌

میگه که:دلبرم چون گل نوبر خرامان می‌رفت...جان من بر سر آن زل...

همنوازی سنتور و تنبک

یار از بپرسد چرته‌زی تا من دل خود خون کنمبه کوهستان کورمدی ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط