یک روز به موهای پریشانم دست کشیدی

یک روز به موهای پریشانم دست کشیدی
آرام گرفت
وروز دیگری
دست از آن ...
جای پنجه های مردانه ات بر تار های ظریفش
ناز مینوازد هنوز...
رهایشان میکنم تا
بدانند حال این رها شده را,
زنی غمگین در آینه نگاهم میکند
دلخوری ,
از نوک موهایم,
تا فرق سرم را
میجود...
امتداد موهایم دوراهی شده
که مقصدش دستهای مرد دیگری ست
نمیخواهم
رد نوازشهایت پاک شود
از این سطر سیاه...
کوتاهش میکنم
لای دفترم میگذارم
تا ابد
با دستهایت
خوشبخت زندگی کنند...
دیدگاه ها (۶)

همدستِ عصیان که باشیمعریان تر از شیطانی می‌‌شویمکه وسوسه کرد...

بگذار بخوابم مادر!هر بار بیدار می شومهزاران پرنده از سینه ام...

آنقدر زخمهایم درد داردبعد از نبودنت حتی اگر بیایی و نو...

مندر آستانه ی چند سالگی ام ؟با احتساب روزهاصد سال خستهبا احت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط