سناریو درخواستی
وقتی اعضای بی تی اس برادرمون هستن و رومون غیرتین و ما ۱۶ ساله مونه و ساعت ۱۱ شب می خوایم بریم برون و اجازه نمیدن و ما به حرفشون گوش نمی کنیم (با دوستای پسرمون میریم)
نامی: سعی میکنه خشم خودش رو کنترل کنه و توی کتاب دنبال راه تربیت خواهران توقص میگرده
جین:ا/ت بخدا بیای خونه تا ۱۰ روز برات غذا درست نمیکنم دختره اسکول
شوگا: اگه تا میخوابم بیدار میشم خونه نباشی هم حرص دیر اومدنت و هم حرص حرف گوش نکردنت رو سرت در میارم
جیهوپ : چندتا نفس عمیق میکشه و داد میزنه دختره اسکول ....بوق....بوق .....بوق.......بوق
(برادرم معدب باش)
جیمین: صورتش از شدت عصبانیت قرمز میشه
تهیونگ : دختره خر میگه نگفتم نروبیرون دادم برات فقط بیای خونه
جونگ کوک: زبونش میکنه تو لپش تا عصبانیتش کمتر بشه
نامی: سعی میکنه خشم خودش رو کنترل کنه و توی کتاب دنبال راه تربیت خواهران توقص میگرده
جین:ا/ت بخدا بیای خونه تا ۱۰ روز برات غذا درست نمیکنم دختره اسکول
شوگا: اگه تا میخوابم بیدار میشم خونه نباشی هم حرص دیر اومدنت و هم حرص حرف گوش نکردنت رو سرت در میارم
جیهوپ : چندتا نفس عمیق میکشه و داد میزنه دختره اسکول ....بوق....بوق .....بوق.......بوق
(برادرم معدب باش)
جیمین: صورتش از شدت عصبانیت قرمز میشه
تهیونگ : دختره خر میگه نگفتم نروبیرون دادم برات فقط بیای خونه
جونگ کوک: زبونش میکنه تو لپش تا عصبانیتش کمتر بشه
۵.۰k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.