سلام ای نماینده خدا در زمین و هستی...
سلام ای نماینده خدا در زمین و هستی...
واقعا از تصور اینکه ما وجود سراسر برکت و رحمت شما را در عصر خود داریم و دلمان از غصه و غم و اندوه آکنده میشود ..........
احساس شرم می کنم......
تو یک گوشه چشمت غم عالم ببرد................ شرم دارم که تو باشی و مرا غم ببرد.......
به خودم می گویم : "شرم کن"‼‼‼‼
تو واقعا از خودت ، از هستی و امام بزرگوارت شرم نمی کنی؟‼‼‼
با خودت چه کرده ای که که نسیان و فراموشی وجود تو را فرا گرفته است ؟‼‼
اینکه در زیر نور آفتاب باشی و فراموش کنی که...
روشنی بخش روزهای تو اوست ....
خجالت دارد.......
ای امام و مقتدای من‼‼اجازه بدهید بگویم "ولی نعمت من" من اسیرم و از" اسیر" نبایستی انتظار یاری داشت‼‼‼‼‼
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود....گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود.........
من اسیر هواهایم که دست و پای مرا بسته اند....
من اسیر دنیایم که که چشمان مرا پر کرده است....
من اسیر مردم ام که شان و منزلت خود را از آنها خواسته ام...........
و از همه مهمتر اسیر شیطان ام که دام های وسوسه خود را در هر سو برایم گسترانیده است.....
شما خود قضاوت کنید چنین بیچاره درمانده ای یارای همراهی شما را دارد؟‼‼‼‼‼
می دانم که شما در قلب من حضور دارید....
هم غصه ناشنیده دانی ......
هم نامه نا نوشته خوانی...
شما در تنها ترین لحظات و مخفی ترین مکان های گناه و غفلت من حضور دارید .....
و فقط درک همین نکته بس است برای کسی از ما که از یادآوری اش، کالبد جان خودش را از شدت شرم تهی گرداند........
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
برای حمایت از ما لطفا share کنید
پیج فرهنگی مذهبیچشم انتظاران مهدی (عج)
http://line.me/ti/p/%40suh1318r
واقعا از تصور اینکه ما وجود سراسر برکت و رحمت شما را در عصر خود داریم و دلمان از غصه و غم و اندوه آکنده میشود ..........
احساس شرم می کنم......
تو یک گوشه چشمت غم عالم ببرد................ شرم دارم که تو باشی و مرا غم ببرد.......
به خودم می گویم : "شرم کن"‼‼‼‼
تو واقعا از خودت ، از هستی و امام بزرگوارت شرم نمی کنی؟‼‼‼
با خودت چه کرده ای که که نسیان و فراموشی وجود تو را فرا گرفته است ؟‼‼
اینکه در زیر نور آفتاب باشی و فراموش کنی که...
روشنی بخش روزهای تو اوست ....
خجالت دارد.......
ای امام و مقتدای من‼‼اجازه بدهید بگویم "ولی نعمت من" من اسیرم و از" اسیر" نبایستی انتظار یاری داشت‼‼‼‼‼
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود....گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود.........
من اسیر هواهایم که دست و پای مرا بسته اند....
من اسیر دنیایم که که چشمان مرا پر کرده است....
من اسیر مردم ام که شان و منزلت خود را از آنها خواسته ام...........
و از همه مهمتر اسیر شیطان ام که دام های وسوسه خود را در هر سو برایم گسترانیده است.....
شما خود قضاوت کنید چنین بیچاره درمانده ای یارای همراهی شما را دارد؟‼‼‼‼‼
می دانم که شما در قلب من حضور دارید....
هم غصه ناشنیده دانی ......
هم نامه نا نوشته خوانی...
شما در تنها ترین لحظات و مخفی ترین مکان های گناه و غفلت من حضور دارید .....
و فقط درک همین نکته بس است برای کسی از ما که از یادآوری اش، کالبد جان خودش را از شدت شرم تهی گرداند........
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
برای حمایت از ما لطفا share کنید
پیج فرهنگی مذهبیچشم انتظاران مهدی (عج)
http://line.me/ti/p/%40suh1318r
۹۹۷
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.