تهذیب نفس و کنترل شهوت به روش شهید ابراهیم هادی
تهذیب نفس و کنترل شهوت به روش شهید ابراهیم هادی
اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری ازگناه بود. او بههیچوجه گرد گناه نمیچرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده میشد سریع موضوع را عوض میکرد.
عباس هادی میگوید: یکبار که با ابراهیم صحبت میکردم گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی میرفتم همیشه با وضو بودم. همیشه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز میخواندم.
پرسیدم: ” چه نمازی؟! “، گفت:” دو رکعت نماز مستحبی میخوندم و از خدا میخواستم که یه وقت تو مسابقه، حال کسی رو نگیرم.”
اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری ازگناه بود. او بههیچوجه گرد گناه نمیچرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده میشد سریع موضوع را عوض میکرد.
هر وقت هم میدید که بچهها در جمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب میگفت: «صلوات بفرست» و یا به هر طریقی بحث رو عوض میکرد.
هیچگاه از کسی بد نمیگفت، مگر بهقصد اصلاح کردن،
هیچوقت لباس تنگ یا آستینکوتاه نمیپوشید.
بارها خودش را به کارهای سخت مشغول میکرد و زمانی هم که علت آن را سؤال میکردیم میگفت: برای نفس آدم، این کارها لازمه.
جعفر جنگروی تعریف میکرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچهها حرف میزدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچهها رفتن. اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. با تعجب دیدم هرچند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش میزنه. یکدفعه گفتم: “چیکار میکنی داش ابرام؟!”
انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: “هیچی، هیچی، چیزی نیست”.
گفتم:”به جون ابرام ولت نمیکنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت” مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدمهائی که بغض کردهاند گفت:
“سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه.”
آن زمان نمیفهمیدم که ابراهیم چکار میکنه و این حرفش چه معنی داره. ولی بعدها وقتی تاریخ زندگی بزرگان رو میخوندم. دیدم که اونها برای جلوگیری از آلوده شدن به گناه چنین تنبیههائی برای خودشان داشتهاند.
از دیگر صفات برجسته شخصیت او این بود که از صحبت کردن با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با زنی نامحرم، حتی از بستگان صحبت کند بههیچوجه سرش را بالا نمیگرفت و به قول دوستانش:
ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت!
#سلام_بر_ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#عفت_شهدا
#نگاه_حرام
#چشم_چرانی
کتاب سلام بر ابراهیم ج1، ص 179-181.
http://nidamat.com/22127/
اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری ازگناه بود. او بههیچوجه گرد گناه نمیچرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده میشد سریع موضوع را عوض میکرد.
عباس هادی میگوید: یکبار که با ابراهیم صحبت میکردم گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی میرفتم همیشه با وضو بودم. همیشه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز میخواندم.
پرسیدم: ” چه نمازی؟! “، گفت:” دو رکعت نماز مستحبی میخوندم و از خدا میخواستم که یه وقت تو مسابقه، حال کسی رو نگیرم.”
اما آنچه که ابراهیم را الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری ازگناه بود. او بههیچوجه گرد گناه نمیچرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده میشد سریع موضوع را عوض میکرد.
هر وقت هم میدید که بچهها در جمع مشغول غیبت کسی هستند مرتب میگفت: «صلوات بفرست» و یا به هر طریقی بحث رو عوض میکرد.
هیچگاه از کسی بد نمیگفت، مگر بهقصد اصلاح کردن،
هیچوقت لباس تنگ یا آستینکوتاه نمیپوشید.
بارها خودش را به کارهای سخت مشغول میکرد و زمانی هم که علت آن را سؤال میکردیم میگفت: برای نفس آدم، این کارها لازمه.
جعفر جنگروی تعریف میکرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچهها حرف میزدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچهها رفتن. اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. با تعجب دیدم هرچند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش میزنه. یکدفعه گفتم: “چیکار میکنی داش ابرام؟!”
انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: “هیچی، هیچی، چیزی نیست”.
گفتم:”به جون ابرام ولت نمیکنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت” مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدمهائی که بغض کردهاند گفت:
“سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه.”
آن زمان نمیفهمیدم که ابراهیم چکار میکنه و این حرفش چه معنی داره. ولی بعدها وقتی تاریخ زندگی بزرگان رو میخوندم. دیدم که اونها برای جلوگیری از آلوده شدن به گناه چنین تنبیههائی برای خودشان داشتهاند.
از دیگر صفات برجسته شخصیت او این بود که از صحبت کردن با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با زنی نامحرم، حتی از بستگان صحبت کند بههیچوجه سرش را بالا نمیگرفت و به قول دوستانش:
ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت!
#سلام_بر_ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#عفت_شهدا
#نگاه_حرام
#چشم_چرانی
کتاب سلام بر ابراهیم ج1، ص 179-181.
http://nidamat.com/22127/
۳.۷k
۲۱ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.