سناریو اسلیترین
وقتی هنوز باهاشون وارد رابطه نشدیم و وقتی داشتیم میوفتادیم دستشونو میگیریم*اونا دوستمون دارن ولی نمیدونیم*
توضیح:توی جنگل ممنوعه قدم میزدین با پسرا که پاتون به شاخه ای گیر میکنه و بخاطر اینکه نیوفتین دستشونو میگیرین
دراکو:وقتی دستشو میگیری سرخ میشه و کمکت میکنه بلند شی بعدش چنددقیقه به چشات خیره میشه تا اینکه یهو کمرتو میگیره و بوس بوس
تام:دستشو که میگیری توجه ای نمیکنه و کمکت میکنه تا بتونی بلند شی؛ بعداز مدتی کوتاه دستتو میگیره و میگه«یهوییه ولی دوستت دارم، از این به بعدم افتادی دستم مال تو» و بعدش لبخندی میزنه*ای ژان*
ریگولوس/لورنزو:دستشو که گرفتی از یکم سرخ شد نتونست تحمل کنه و گفت«ببین من خیلییی دوست دارم حسی که تو داری مهم نیست آخرش مال منی»و بعد ماچ ماچ
متیو/تئودور:وقتی افتادی پوزخند زد خودش قبل از اینکه دستشو بگیری دستتو گرفت از پوزخند و خندش ناراحت شدی که گفت«بیخیال اینکه ناراحتی نداره، یچی بگم عصبی نمیشی؟ البته نباید بشی ولی... من واقعا دوست دارم»بعدم میدونید دیگه بوس بوس ماچ ماچ
ببخشید اگه بد شد خیلیی چرت شد میدونمم😂
کلا دوتا موضوع سناریو شد میدونید...
لایک و کامنت فراموش نشهه
توضیح:توی جنگل ممنوعه قدم میزدین با پسرا که پاتون به شاخه ای گیر میکنه و بخاطر اینکه نیوفتین دستشونو میگیرین
دراکو:وقتی دستشو میگیری سرخ میشه و کمکت میکنه بلند شی بعدش چنددقیقه به چشات خیره میشه تا اینکه یهو کمرتو میگیره و بوس بوس
تام:دستشو که میگیری توجه ای نمیکنه و کمکت میکنه تا بتونی بلند شی؛ بعداز مدتی کوتاه دستتو میگیره و میگه«یهوییه ولی دوستت دارم، از این به بعدم افتادی دستم مال تو» و بعدش لبخندی میزنه*ای ژان*
ریگولوس/لورنزو:دستشو که گرفتی از یکم سرخ شد نتونست تحمل کنه و گفت«ببین من خیلییی دوست دارم حسی که تو داری مهم نیست آخرش مال منی»و بعد ماچ ماچ
متیو/تئودور:وقتی افتادی پوزخند زد خودش قبل از اینکه دستشو بگیری دستتو گرفت از پوزخند و خندش ناراحت شدی که گفت«بیخیال اینکه ناراحتی نداره، یچی بگم عصبی نمیشی؟ البته نباید بشی ولی... من واقعا دوست دارم»بعدم میدونید دیگه بوس بوس ماچ ماچ
ببخشید اگه بد شد خیلیی چرت شد میدونمم😂
کلا دوتا موضوع سناریو شد میدونید...
لایک و کامنت فراموش نشهه
۴.۴k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.