چون زیر بار دوستی جون کنده بودی

چون زیر بار #دوستی جون کنده بودی
از مهره های گردنت شرمنده بودی
هر چی بهت تقدیم شد دوزو کلک بود
قلبت شکست از بس که دستت بی نمک بود..........
هی #صبر کردی صبر اما بی علاجه
از صبر کردن روحت انقدر هاج و واجه
بارون حریف شر شره چشم ترت نیست
سقفی که باید باشه بالای سرت نیست
با اینو اون نجنگ فرار کن فرار
از مردم دو رنگ فرار کن فرار..............
.
.
#حسین_صفا
دیدگاه ها (۲)

تو دل یه مزرعه یه کلاغ رو سیاه هوایی شده بره پابوس امام #رضا...

یه پاییز زردو زمستونه سردویه زندونه تنگو یه زخم قشنگوغم #جمع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط