قسمت یازدهم فیک اکسو +2
قسمت یازدهم #فیک #اکسو +2
نویسنده : k.m.k
سوهو : اقای لی شما از کجا خبر دار شدید؟
سومان : یک ساعت پیش از طرف اداره پلیس باهام تماس گرفتن
سوهو : شما از کریس خبر ندارید؟؟؟
سومان : درمورد کریس باید بگم که پلیس داره پیگیری میکنه....باید بگم این افرادی که کریس رو دزدیدن درواقع میخوان کاری کنن که کریس به فیلم برداری ام وی جدید نرسه
سوهو : حالا از دست ما چه کاری برمیاد؟؟؟
سومان : شما نه ، اما ما باید اعلام کنیم کریس اصلا قرار نبوده در ام وی جدید باشه ، شاید اینطوری کریس رو ازادش کنن ، اما اگه این کاررو کردن مطمئنا سراغ تو یا کیونگسوشایدم بکهیون بیان ، پس باید خوب مراقب خودتون باشید
سوهو : شما نمیدونید کی هستن؟؟ از طرف کدوم کمپانی این کارو میکنن؟
سومان : ما فقط میدونیم از این مشکلات زیاد بوده...نگران نباشید خبر بزودی منتشر میشه
خیالمون راحت شد
لپ تاپ سهون رو با اجازش برداشتم
نشستم پشت میزش تو اتاقش و لپ تاپ رو روشن کردم ، رفتم تو سایت کمپانی
خیلی زود خبر منتشر شد و ظاهرا بازدید زیادی خورد
بچه هارو خبر کردم اومدن تو اتاق سهون بالای سرم وایستاده بود و ابروهاشو تکون میداد سوهو و شیومین هم قیافشون توهم بود
منتظر بودن متنو بخونم
_خب...متن خبر
کریس به دلیل برخی مشکلات که برای ام وی جدید اکسو پیش اومد از فیلم برداری و حضور در ام وی جدید اکسو کنار گذاشته شد . از اول هم قرار بر حضور کریس در ام وی جدید اکسو نبود.
بکهیون : به نظرتون با انتشار این خبر کریس رو ول میکنن؟
سوهو : شاید
چان : خب یعنی ما باید الان تو خونه بشینیم دست رو دست بزاریم ببینیم کریس رو کی ولش میکنن؟
تائو : اگه راه دیگه ای بلدی بگو
تقریبا ساعت یک ربع به هشت بود که صدای ضربه خوردن به در رو شنیدیم
همه با شنیدنش جا خوردیم و سریع از خونه رفتیم بیرون و سمت در دویدیم جین مین زودتر رسید در رو باز کرد
کریس لیز خورد تو بغل جین مین
انگاری بیهوش شده بود کنارش تائه شی وایستاده بود و گریه میکرد
سوهو تائه شی رو بغل کرد بردش تو خونه چن و بکهیون و دی او کمک کردن کریس رو بردن
چانیول دررو بست و همه قفلاشم زد بعد ماهم رفتیم تو
اوضاع کریس یکم نگران کننده بود
تائو زنگ زد سومان و ازش تشکر کرد و ازش خواست یه پزشک برامون بفرستن
حتی به پزشکا دیگه نمیتونستیم اطمینان کنیم ، طولی نکشید و پزشکی به اسم اقای یو سانگ وو اومد خونه تا کریس رو معاینه کنه
پزشک یو : حالش تقریبا خوبه شاید یکم ترسیده و ضعف کرده اما انگار کتکش هم زدن....
پزشک یو زخماشو بست و رفت و ازمون خواست بهش خوب رسیدگی کنیم
جین مین رفت براش یک لیوان اب پرتغال گرفت و کریس هم خورد
کم کم حالش خوب شد
چن رفت و تائه شی رو خوابوند ، خیلی ترسیده بود
تائو و لی بالای سر کریس بودن و بقیه هم رفتیم بخوابیم ، جین مین انقد خسته بود که روی کاناپه ولو شد چان هم کنارش روی صندلی بغلی خوابید . سهون اومد روی تخت جین مین توی اتاقمون خوابید منم افتادم رو تخت و بیهوش شدم....
ساعت چهار بعد از ظهر با صدای در از خواب پریدم.
از اتاق اروم رفتم بیرون مواظب بودم صدای در سهون رو از خواب بیدار نکنه
وارد راهرو شدم اتاق کایسو«کای و دی او» روبه روی اتاق من و جین مین بود و اتاق بغلی ما اتاق تائوریس «کریس و تائو»
ظاهرا همه خواب بودن داشتم از راهرو میرفتم بیرون که
دی او از اتاقش اومد بیرون : مین کیا کسی در زد؟
_اِ ...بیداری؟ اره فکر کنم
دی او : صبر کن...نرو وایسا منم بیام
_چرا..؟؟؟
دی او : شاید باز اونا باشن
_واقعا؟؟؟ حالا چکار کنیم؟؟؟
صدای در تند تر میشد
چانیول هم بیدار شد
سه تایی رفتیم سمت در حیاط
دی او : کیه؟؟
پشت دری : لی سومان هستم رییس کمپانی
چان : از کجا معلوم راست میگی؟
سومان : صدای من رو نمیشناسید؟
دی او : اقای لیِ در رو باز کن چان
درو باز کردیم اقای لی و چندتا ادم دیگه باسرو وضع توپ کنار یه ماشین
مشکی که از تمیزی برق میزد وایستاده بودن
سلام کردیم و راهنماییشون کردیم بیان داخل ، جلوتر رفتم تا جین مین رو بیدار کنم چون روی کاناپه داخل حال پذیرایی خوابیده بود
وقتی رفتم داخل جین مین نبود
سمت اتاق رفتم تا دررو ببندم که سهون راحت بخوابه متوجه شدم جین مین رفته روی تخت من گرفته خوابیده
اروم در رو بستم و وارد حال پذیرایی شدم چان و دی او
اقای لی رو راهنمایی کردن
رفتم آشپزخونه و برای اقای لی یک لیوان آب سرد اوردم ، اخه هوای بیرون خیلی گرم بود
اقای لی لیوان رو گرفتن و تشکر کردن
چان روی صندلی سمت راست اقای لی
و دی او کنار من روی کاناپه رو به روی اقای لی نشست
اقای لی شروع کرد : خوشحالم که کریس حا
نویسنده : k.m.k
سوهو : اقای لی شما از کجا خبر دار شدید؟
سومان : یک ساعت پیش از طرف اداره پلیس باهام تماس گرفتن
سوهو : شما از کریس خبر ندارید؟؟؟
سومان : درمورد کریس باید بگم که پلیس داره پیگیری میکنه....باید بگم این افرادی که کریس رو دزدیدن درواقع میخوان کاری کنن که کریس به فیلم برداری ام وی جدید نرسه
سوهو : حالا از دست ما چه کاری برمیاد؟؟؟
سومان : شما نه ، اما ما باید اعلام کنیم کریس اصلا قرار نبوده در ام وی جدید باشه ، شاید اینطوری کریس رو ازادش کنن ، اما اگه این کاررو کردن مطمئنا سراغ تو یا کیونگسوشایدم بکهیون بیان ، پس باید خوب مراقب خودتون باشید
سوهو : شما نمیدونید کی هستن؟؟ از طرف کدوم کمپانی این کارو میکنن؟
سومان : ما فقط میدونیم از این مشکلات زیاد بوده...نگران نباشید خبر بزودی منتشر میشه
خیالمون راحت شد
لپ تاپ سهون رو با اجازش برداشتم
نشستم پشت میزش تو اتاقش و لپ تاپ رو روشن کردم ، رفتم تو سایت کمپانی
خیلی زود خبر منتشر شد و ظاهرا بازدید زیادی خورد
بچه هارو خبر کردم اومدن تو اتاق سهون بالای سرم وایستاده بود و ابروهاشو تکون میداد سوهو و شیومین هم قیافشون توهم بود
منتظر بودن متنو بخونم
_خب...متن خبر
کریس به دلیل برخی مشکلات که برای ام وی جدید اکسو پیش اومد از فیلم برداری و حضور در ام وی جدید اکسو کنار گذاشته شد . از اول هم قرار بر حضور کریس در ام وی جدید اکسو نبود.
بکهیون : به نظرتون با انتشار این خبر کریس رو ول میکنن؟
سوهو : شاید
چان : خب یعنی ما باید الان تو خونه بشینیم دست رو دست بزاریم ببینیم کریس رو کی ولش میکنن؟
تائو : اگه راه دیگه ای بلدی بگو
تقریبا ساعت یک ربع به هشت بود که صدای ضربه خوردن به در رو شنیدیم
همه با شنیدنش جا خوردیم و سریع از خونه رفتیم بیرون و سمت در دویدیم جین مین زودتر رسید در رو باز کرد
کریس لیز خورد تو بغل جین مین
انگاری بیهوش شده بود کنارش تائه شی وایستاده بود و گریه میکرد
سوهو تائه شی رو بغل کرد بردش تو خونه چن و بکهیون و دی او کمک کردن کریس رو بردن
چانیول دررو بست و همه قفلاشم زد بعد ماهم رفتیم تو
اوضاع کریس یکم نگران کننده بود
تائو زنگ زد سومان و ازش تشکر کرد و ازش خواست یه پزشک برامون بفرستن
حتی به پزشکا دیگه نمیتونستیم اطمینان کنیم ، طولی نکشید و پزشکی به اسم اقای یو سانگ وو اومد خونه تا کریس رو معاینه کنه
پزشک یو : حالش تقریبا خوبه شاید یکم ترسیده و ضعف کرده اما انگار کتکش هم زدن....
پزشک یو زخماشو بست و رفت و ازمون خواست بهش خوب رسیدگی کنیم
جین مین رفت براش یک لیوان اب پرتغال گرفت و کریس هم خورد
کم کم حالش خوب شد
چن رفت و تائه شی رو خوابوند ، خیلی ترسیده بود
تائو و لی بالای سر کریس بودن و بقیه هم رفتیم بخوابیم ، جین مین انقد خسته بود که روی کاناپه ولو شد چان هم کنارش روی صندلی بغلی خوابید . سهون اومد روی تخت جین مین توی اتاقمون خوابید منم افتادم رو تخت و بیهوش شدم....
ساعت چهار بعد از ظهر با صدای در از خواب پریدم.
از اتاق اروم رفتم بیرون مواظب بودم صدای در سهون رو از خواب بیدار نکنه
وارد راهرو شدم اتاق کایسو«کای و دی او» روبه روی اتاق من و جین مین بود و اتاق بغلی ما اتاق تائوریس «کریس و تائو»
ظاهرا همه خواب بودن داشتم از راهرو میرفتم بیرون که
دی او از اتاقش اومد بیرون : مین کیا کسی در زد؟
_اِ ...بیداری؟ اره فکر کنم
دی او : صبر کن...نرو وایسا منم بیام
_چرا..؟؟؟
دی او : شاید باز اونا باشن
_واقعا؟؟؟ حالا چکار کنیم؟؟؟
صدای در تند تر میشد
چانیول هم بیدار شد
سه تایی رفتیم سمت در حیاط
دی او : کیه؟؟
پشت دری : لی سومان هستم رییس کمپانی
چان : از کجا معلوم راست میگی؟
سومان : صدای من رو نمیشناسید؟
دی او : اقای لیِ در رو باز کن چان
درو باز کردیم اقای لی و چندتا ادم دیگه باسرو وضع توپ کنار یه ماشین
مشکی که از تمیزی برق میزد وایستاده بودن
سلام کردیم و راهنماییشون کردیم بیان داخل ، جلوتر رفتم تا جین مین رو بیدار کنم چون روی کاناپه داخل حال پذیرایی خوابیده بود
وقتی رفتم داخل جین مین نبود
سمت اتاق رفتم تا دررو ببندم که سهون راحت بخوابه متوجه شدم جین مین رفته روی تخت من گرفته خوابیده
اروم در رو بستم و وارد حال پذیرایی شدم چان و دی او
اقای لی رو راهنمایی کردن
رفتم آشپزخونه و برای اقای لی یک لیوان آب سرد اوردم ، اخه هوای بیرون خیلی گرم بود
اقای لی لیوان رو گرفتن و تشکر کردن
چان روی صندلی سمت راست اقای لی
و دی او کنار من روی کاناپه رو به روی اقای لی نشست
اقای لی شروع کرد : خوشحالم که کریس حا
۸۴.۱k
۱۰ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.