قسمت دهم فیک اکسو +2
قسمت دهم #فیک #اکسو +2
نویسنده : k.m.k
کای : خب ، فکر نکنید ماشینو دزدیدن شاید چون سویچ روی
ماشین بوده کریس ماشین رو جابه جا کرده
_تائه شی....!
غزل : اگه ماشینو دزدیدع باشن....
کای : وااایییی پس من چی گفتم
_خب اگه ماشینو جابه جا کرده پس چرا چیزی بهمون نگفته
سوهو : الان بهش زنگ میزنم
کای : صبر کن....پس اون دوتا ماشین دیگه کجان...؟
سهون : مطمئنم دزد بردتشون
بک : شاید همون چند تا که منو گرفتن باشن
سهون : یعنی هنوز دنبالمونن؟
بکی : اره
سوهو : جواب نمیده
چان : یعنی چی شده؟
غزل : دزد یکی نبوده ، سه تا بودن یا بیشتر
_شاید اصلا یه گروه نبودن
سوهو : زنگ میزنم پلیس
دی او : اره همین کارو بکن
سوهو هنوز زنگ نزده بود که گوشی تائو زنگ خورد
تائو : کریسه کریسه
همه دورش جمع شدیم
تائو : الو ، کریس یا کجایی تو؟ماشینا کجان؟چکار میکنی؟
صدای کمک کمک از پشت تلفن میومد داشتیم میترسیدیم
یهو گوشی قطع شد 🎬
تائو : دزدیدنشون .....
دی او : ندزدیده باشن تعجبه
کای : اما کریس و تائه شی به چه درد دزده میخورن؟
سهون : شاید چند نفری از طرف رقیبای اس ام مجبور به این کار شدن
سوهو : اره ممکنه
کای : در این وضع هیچی غیر ممکن نیست
سهون : درسته
چان : خب حالا میخواید همینجا بشینید اظهار نظر کنید؟
بکی : تو بگو چیکار کنیم؟
لوهان : پاشید بریم خونه
سهون : اما با خونه رفتن چیزی درست نمیشه
لوهان : خب لاقل پاشید برید اس ام
سهون : اس ام...؟؟؟ خخخخخ
لوهان : چیه مگه؟
سهون : ساعت دو و نیم شبه
لوهان : اهم ، خب بریم اداره پلیس ، از اینجا موندن بهتره
سهون : اره پاشید زنگ میزنم دوتا ون بفرستن
دوتا ون برامون فرستادن چون نمیشد هر 13 نفرمون پاشیم بریم قرار شد فقط سوهو و لوهان و تائو و چانیول برن اداره پلیس ، بقیمون برگشتیم خونه ، کای و لی انقد تو حال پذیرایی میومدن و میرفتن که سرگیجه گرفته بودیم . از زبون سوهو :
رسیدیم اداره پلیس ، خداروشکر افرادی بودن که به کارمون رسیدگی کنن ، ماجرا رو تعریف کردیم و قرار شد اونا دنبال کارمون رو بگیرن . اما ما نگران کریس و تائه شی بودیم که نکنه دیر بشه و بلایی سرشون بیارن
گوشیمو از جیبم در اوردم ، ساعت چهار بود ، میدونستم دیره اما نمیتونستم هیچ کاری نکنم...
شماره سومان رییس کمپانی اس ام رو گرفتم تا بهش اطلاع بدم
بوق بوق بوووق
انگار گوشیش رو گذاشته بود روی سایلنت
چان اومد سمتم : سوهویا میخوای چکار کنی? برگردیم خونه؟
_اره ، کاری از دستمون برنمیاد
لوهان : بهتره برگردیم نامسان همونجا که ماشین ها بودن، یکم اونجا میمونیم شاید چیزی ازشون پیدا کردیم
برگشتیم نامسان ، هیچ چی پیدا نکردیم حتی جای چرخ ماشین هم روی اسفالت نبود.
تائو : بهتره یبار دیگه شماره کریس رو بگیرم
لوهان : اره اینکارو بکن شاید جواب داد
تائو : الو الو کریس یا پشت خطی??
چان : تائویا گوشیو بزار روی بلندگو
کریس با صدای خیلی اروم : تائو یا اینا همون اشغالا.....بوققققق
تائو : قطع شد
چان : فکر میکنم میخواست بگه اینا همونایین که بکی رو دزدیده بودن
_اره همینو حتما میخواست بگه که گوشی قطع شد
گوشیم زنگ خورد ، از اداره پلیس بود
زنگ زدن و گفتن ردی از دزدا پیدا کردن
با عجله خودمون رو رسوندیم اونجا
پلیس گفت از روی تماسی که گرفتیم باهاشون ردیابی شون کردن
از ما خواستن برگردیم خونه و هروقت اتفاقی افتاد خبرمون میکنن
بچه ها خسته بودن برای همین تصمیم گرفتیم برگردیم خونه
از زبون خودم :
روی مبلا نشسته بودیم سهون سرشو گذاشته بود روی شونه راستم و چشاشو بسته بود جین مین هم سرشو گذاشته بود روی شونه چپم و با انگشتاش ور میرفت
_چیه؟؟؟ استرس داری؟ ناخناتو کندی دختر...
جین مین : چانییییی...!!!!
بعد زد زیر گریه ، باصداش لی و شیومین از خواب پریدن سهون هم ترسید جاخورد
سهون : چیه ؟ چی شده؟ کریس کوش? تائه شی خوبه???
_هیچی هیچی سهونا بخواب
جین مین : مین کیا ، سهونا....یکیتون زنگ بزنه بهشون ببینیم کجان....!
_ظاهرا فقط نگران چانیولی...چان چیزیش نمیشه که فقط یه توک پا رفت اداره پلیس ، تنها هم نرفته که الان میان
دی او : من زنگ میزنم ، یکم دیر کردن
جین مین گوشیو از دی او گرفت
جین مین : سوهویا گوشیو بده چانی... چانیولاااا خوبی؟ چرا دیر کردی؟ کجایی؟؟؟؟
چانیول : اره اره خوبم...نگرانم شدی؟
جین مین : آره
چانیول : نه نترس جینی من خوبم
جین مین : خیالم راحت شد
سهون : اههه د انقد لوس بازی در نیارید دیگه ، بپرس کجان ؟
جین مین : الان کجایید؟
چانیول : توماشین ، داریم برمیگردیم خونه
جین مین : خیلی خب پس فعلا بای
چانیول : بای بای
_خخخخخخ
کای : به چی میخندی؟
_به اینکه چانیول چقد ریلکسه
بکهیون : همین ریلکسیش رو مخه
چن : مثل اینکه یادتون رفته ...کریس و
نویسنده : k.m.k
کای : خب ، فکر نکنید ماشینو دزدیدن شاید چون سویچ روی
ماشین بوده کریس ماشین رو جابه جا کرده
_تائه شی....!
غزل : اگه ماشینو دزدیدع باشن....
کای : وااایییی پس من چی گفتم
_خب اگه ماشینو جابه جا کرده پس چرا چیزی بهمون نگفته
سوهو : الان بهش زنگ میزنم
کای : صبر کن....پس اون دوتا ماشین دیگه کجان...؟
سهون : مطمئنم دزد بردتشون
بک : شاید همون چند تا که منو گرفتن باشن
سهون : یعنی هنوز دنبالمونن؟
بکی : اره
سوهو : جواب نمیده
چان : یعنی چی شده؟
غزل : دزد یکی نبوده ، سه تا بودن یا بیشتر
_شاید اصلا یه گروه نبودن
سوهو : زنگ میزنم پلیس
دی او : اره همین کارو بکن
سوهو هنوز زنگ نزده بود که گوشی تائو زنگ خورد
تائو : کریسه کریسه
همه دورش جمع شدیم
تائو : الو ، کریس یا کجایی تو؟ماشینا کجان؟چکار میکنی؟
صدای کمک کمک از پشت تلفن میومد داشتیم میترسیدیم
یهو گوشی قطع شد 🎬
تائو : دزدیدنشون .....
دی او : ندزدیده باشن تعجبه
کای : اما کریس و تائه شی به چه درد دزده میخورن؟
سهون : شاید چند نفری از طرف رقیبای اس ام مجبور به این کار شدن
سوهو : اره ممکنه
کای : در این وضع هیچی غیر ممکن نیست
سهون : درسته
چان : خب حالا میخواید همینجا بشینید اظهار نظر کنید؟
بکی : تو بگو چیکار کنیم؟
لوهان : پاشید بریم خونه
سهون : اما با خونه رفتن چیزی درست نمیشه
لوهان : خب لاقل پاشید برید اس ام
سهون : اس ام...؟؟؟ خخخخخ
لوهان : چیه مگه؟
سهون : ساعت دو و نیم شبه
لوهان : اهم ، خب بریم اداره پلیس ، از اینجا موندن بهتره
سهون : اره پاشید زنگ میزنم دوتا ون بفرستن
دوتا ون برامون فرستادن چون نمیشد هر 13 نفرمون پاشیم بریم قرار شد فقط سوهو و لوهان و تائو و چانیول برن اداره پلیس ، بقیمون برگشتیم خونه ، کای و لی انقد تو حال پذیرایی میومدن و میرفتن که سرگیجه گرفته بودیم . از زبون سوهو :
رسیدیم اداره پلیس ، خداروشکر افرادی بودن که به کارمون رسیدگی کنن ، ماجرا رو تعریف کردیم و قرار شد اونا دنبال کارمون رو بگیرن . اما ما نگران کریس و تائه شی بودیم که نکنه دیر بشه و بلایی سرشون بیارن
گوشیمو از جیبم در اوردم ، ساعت چهار بود ، میدونستم دیره اما نمیتونستم هیچ کاری نکنم...
شماره سومان رییس کمپانی اس ام رو گرفتم تا بهش اطلاع بدم
بوق بوق بوووق
انگار گوشیش رو گذاشته بود روی سایلنت
چان اومد سمتم : سوهویا میخوای چکار کنی? برگردیم خونه؟
_اره ، کاری از دستمون برنمیاد
لوهان : بهتره برگردیم نامسان همونجا که ماشین ها بودن، یکم اونجا میمونیم شاید چیزی ازشون پیدا کردیم
برگشتیم نامسان ، هیچ چی پیدا نکردیم حتی جای چرخ ماشین هم روی اسفالت نبود.
تائو : بهتره یبار دیگه شماره کریس رو بگیرم
لوهان : اره اینکارو بکن شاید جواب داد
تائو : الو الو کریس یا پشت خطی??
چان : تائویا گوشیو بزار روی بلندگو
کریس با صدای خیلی اروم : تائو یا اینا همون اشغالا.....بوققققق
تائو : قطع شد
چان : فکر میکنم میخواست بگه اینا همونایین که بکی رو دزدیده بودن
_اره همینو حتما میخواست بگه که گوشی قطع شد
گوشیم زنگ خورد ، از اداره پلیس بود
زنگ زدن و گفتن ردی از دزدا پیدا کردن
با عجله خودمون رو رسوندیم اونجا
پلیس گفت از روی تماسی که گرفتیم باهاشون ردیابی شون کردن
از ما خواستن برگردیم خونه و هروقت اتفاقی افتاد خبرمون میکنن
بچه ها خسته بودن برای همین تصمیم گرفتیم برگردیم خونه
از زبون خودم :
روی مبلا نشسته بودیم سهون سرشو گذاشته بود روی شونه راستم و چشاشو بسته بود جین مین هم سرشو گذاشته بود روی شونه چپم و با انگشتاش ور میرفت
_چیه؟؟؟ استرس داری؟ ناخناتو کندی دختر...
جین مین : چانییییی...!!!!
بعد زد زیر گریه ، باصداش لی و شیومین از خواب پریدن سهون هم ترسید جاخورد
سهون : چیه ؟ چی شده؟ کریس کوش? تائه شی خوبه???
_هیچی هیچی سهونا بخواب
جین مین : مین کیا ، سهونا....یکیتون زنگ بزنه بهشون ببینیم کجان....!
_ظاهرا فقط نگران چانیولی...چان چیزیش نمیشه که فقط یه توک پا رفت اداره پلیس ، تنها هم نرفته که الان میان
دی او : من زنگ میزنم ، یکم دیر کردن
جین مین گوشیو از دی او گرفت
جین مین : سوهویا گوشیو بده چانی... چانیولاااا خوبی؟ چرا دیر کردی؟ کجایی؟؟؟؟
چانیول : اره اره خوبم...نگرانم شدی؟
جین مین : آره
چانیول : نه نترس جینی من خوبم
جین مین : خیالم راحت شد
سهون : اههه د انقد لوس بازی در نیارید دیگه ، بپرس کجان ؟
جین مین : الان کجایید؟
چانیول : توماشین ، داریم برمیگردیم خونه
جین مین : خیلی خب پس فعلا بای
چانیول : بای بای
_خخخخخخ
کای : به چی میخندی؟
_به اینکه چانیول چقد ریلکسه
بکهیون : همین ریلکسیش رو مخه
چن : مثل اینکه یادتون رفته ...کریس و
۴۲.۳k
۱۰ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.