من،تو نیست
من،تو نیست
که آینده را فراموش کند و
گذشته را حدس بزند
سایه ی سردتری دارد
درختی که ریشه های خشکش رشد می کنند
این پارک ادامه ی کدام جنگل است؟
میز صبحانه ادامه ی کدام جنگل است؟
من هر صبح
با ماشین کوکی اش به اداره می رود
تو هر شب با لباس عروسکت عروس می شوی
من ادای خودش را در می آورد
با خواندن روزنامه ای که تاریخش مهم نیست
مهم نیست جنگلی در شومینه می سوزد
و این پنکه ادامه ی کدام طوفان است
شاد باشم یا غمگین
برای نوزادی که مرده به دنیا می آید
مرگ اولم نیست که فراموش کنم
من
تقسیم می شود به تعداد مورچه ها
و آتش
به تعداد برگ ها
آتش گرفته ام
و بارانی ات
زودتر از باران مرا خاموش می کند
انگشتت را
یک جای پنجره بگذار و
جای صاعقه را در آسمان حدس بزن...
.
#مهدی_نظارتی_زاده
که آینده را فراموش کند و
گذشته را حدس بزند
سایه ی سردتری دارد
درختی که ریشه های خشکش رشد می کنند
این پارک ادامه ی کدام جنگل است؟
میز صبحانه ادامه ی کدام جنگل است؟
من هر صبح
با ماشین کوکی اش به اداره می رود
تو هر شب با لباس عروسکت عروس می شوی
من ادای خودش را در می آورد
با خواندن روزنامه ای که تاریخش مهم نیست
مهم نیست جنگلی در شومینه می سوزد
و این پنکه ادامه ی کدام طوفان است
شاد باشم یا غمگین
برای نوزادی که مرده به دنیا می آید
مرگ اولم نیست که فراموش کنم
من
تقسیم می شود به تعداد مورچه ها
و آتش
به تعداد برگ ها
آتش گرفته ام
و بارانی ات
زودتر از باران مرا خاموش می کند
انگشتت را
یک جای پنجره بگذار و
جای صاعقه را در آسمان حدس بزن...
.
#مهدی_نظارتی_زاده
۱.۹k
۰۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.