موهایم را از زنی بلند کردم

موهایم را از زنی بلند کردم
که به عروسی خودش دعوت نشد
سرم را
از صفحهء آخر داستانی غم‌انگیز
و دست‌هایم را
از وقتی برای خداحافظی بلند کرده‌ام
پایین نیاورده‌ام

ـ با اجازهء بزرگترها!
این دست برای اجازه نیست
برای خداحافظی‌ست
و مردی‌که تفاوت این دو را می‌فهمد
تا همین لحظه باید
به نقطه‌ای آنسوی آب‌های جهان
تبدیل شده باشد ـ

خداحافظ
نقطهء تلاقیِ دورها و دوری‌ها
خداحافظ
نقطه‌ای که بعد از آخرین سطر داستان‌های غم‌انگیز می‌گذارند
خدا حافظ

برای برگشتنت
صدای بلندتری لازم بود
صدایی‌که یک‌شب
برای زنی با موهای بلند، کِل کشید
و بعد از آن
کسی آن را ندید...
.

#لیلاکردبچه
دیدگاه ها (۴)

من،تو نیست که آینده را فراموش کند و گذشته را حدس بزند سایه ی...

سامکلیم:-)

سلام :-)

هوووووووووووووووویلداتون مبارککککککککککککککککک:-)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط