به من گفتی که عشقم را به دل داری
به من گفتی که عشقم را به دل داری
ویادم روشنی بخش نگاه عاشقت باشد
چه خوش باور برایت در میان سینه یک معبد بنا کردم
تمام دردهایت را شدم مرهم
شقایق وار بر سینه زدم داغی ز عشق تو
فراتر بودی از قاب خیالاتم
وشاید نه نبودی لایق زیبای تصویرم
نه دردم را تو درمانی
نه ارامش نه آسایش
برو ای روزهای بی فروغ عمر من
برو تاریخ پر حسرت
برو ای کوله بار خستگی های غریب من خدا حافظ
ویادم روشنی بخش نگاه عاشقت باشد
چه خوش باور برایت در میان سینه یک معبد بنا کردم
تمام دردهایت را شدم مرهم
شقایق وار بر سینه زدم داغی ز عشق تو
فراتر بودی از قاب خیالاتم
وشاید نه نبودی لایق زیبای تصویرم
نه دردم را تو درمانی
نه ارامش نه آسایش
برو ای روزهای بی فروغ عمر من
برو تاریخ پر حسرت
برو ای کوله بار خستگی های غریب من خدا حافظ
۴.۴k
۰۱ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.