پارت

پارت ۲۱

سونی ویو
وقتی ب خودم اومدم دیدم ات ت دستامه و رنگشم مث گچ شده همون موقع جیمین مث برق و باد اومد سمتمون داشت تکونش می داد و صداش می زد ولی ات بیدار نمی شد اخر سر دیگه خجالت رو گذاشتم کنار و بهش گفتم
~ام... جیمین.... ب نظرم..... خب...... بهش تنفس دهان‌ ب دهان بده
-چییی؟!
~جیمین من همه ی قضیه رو می دونم ات بهم گفته ولی بهم نگفت نظرش چیه خواهش می کنم
بعد یکم مکث گفت
-ن ن امکان نداره بدون اجازه ی خودش
بعد براید استایل بغلش کرد و بردش ب یکی از اتاقای درمانگاه بیشتر بچه های کلاس دنبالش رفتن از جمله خودم
جیمین ک عین خیالش نبود از جلو دفتر رد شده و مامان بابا ات بهش گیر دادن وقتی رسید ب اتاق اتو گذاشت رو تخت
مادر پدرش اومدن
م. ا:دوباره ت؟؟؟؟!!!!!!
~خاله بزار من توضیح بدم اونی ک ات رو اذیت کرده بود اسمش چان هست ولی این جیمینه
م. ا:ولی.....
پ. ا:عزیزم الان جز ات هیچی مهم نیست
م. ا:باشه
یکم با جیمین حرف زدن ولی قشنگ معلوم بود جیمین می خواد بره ک دیگه اخر گفت
-من باید برم دکتر رو بیارم
و رفت
دکتر اومد و ات رو برسی کرد و گفت
دکتر:تا پنج دقیقه نرید ت تا سرمش تموم بشه اگه کسی بره ت ممکنه از اطراف بهش شک وارد کنه و اتفاقی بیوفته
-چشم

4مین بعد

جیمین ویو
دیدم هیاما داره می دوعه سمت اتاق ات
سریع رفتم جلوش رو گرفتم
&گمشو کنار( هوی عوضی هواست باشه ها)
-من می دونم ک ت منو انداختی ت استخر نمی زارم بلایی سر ات بیاری
&اون دوست منه می خوام ببینم
-و ب زودی دوس دختر من
تا هیاما خواست حرفی بزنه پدر ات گفت
پ. ا:پنج مین تموم شد اوه انیو( سلام)حتما شما هم یکی از دوستای ات هستید
&انیو بله می تونم برم ت
پ. ا:جیمین عزیزم بزار بره
-باش
هیاما در اتاقو باز کرد ولی همون جا خشک شد همه رفتم سمتش و با دیدن تخت خالی هممون خشک شدیم
دیدگاه ها (۰)

فصل دوم پارت دومات ویوامروز می خوام برم خونه ویلاییمقراره خی...

چرا اینقدر حمایتا کمه🤌🏻😭منو یکی ی کاری کنه صد تایی شیم😭

ماده اید؟فصل دوم پارت اولادمین ویویک ماه از اتفاقی که سرنوشت...

وایییی میسی عسلمممᥫ᭡ᥫ᭡

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

جیمین فیک زندگی پارت ۵۵#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط