من گلی بودم در رگ هر برگ لرزانم خزیده

من گلی بودم در رگ هر برگ لرزانم خزیده
عطر بس افسون در شبی تاریک روئیدم

تشنه لب بر ساحل کارون!



#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۵)

#عاشقانه_ها

دارم حس می کنم بی تو...جهانم خالی از حسه...تمام شعرهای دفترم...

من پریشانِ تو اینجا و خدا می‌داند؛تو کجا، در پی که، از چه پر...

فقط به خاطر تو خلق شد دلِ تنگمتویی که جان منی و خودت نمی‌دان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط