ساهت ۸ شد هانا لباس پوشید ارایش ملایم کرد امد پایین
ساهت ۸ شد هانا لباس پوشید ارایش ملایم کرد امد پایین
رفتن سوارماشین شدن
هانا ؛ کجا میریم
تهیونگ چیزی نگفت
رسیدن
تز ماشین امدن بیرون
اونجا بار بود
ته : منو تهیونگ صدا کن
هانا ؛ چرا
ته : منو و تو دوس دختر و دوس پسزیم فهمدی
هانا : اخه
ته : فقط نقشس
هانا ؛ باش
رفتن داخل
رفتن نشیتن
ته داشت شراب می خورد که یهو جک امد
ته : به جک جون
جک : چه طوری ته
چالاک : میینم دوس دخترتم اوردی
ته ؛ هم
جک نشیت پیش ته و باهم داشتن می خوردن هانا خیلی ترسیده بود نمی خواست پیش جک باشه
هانا : ته میشه بزیم
ته : نه
هانا : اخه
ته؛ چت شده
هانا ؛ هیچی
ته ؛ پس بشین سرجات
هانا : میشه برم بالکن هوای اینجا داره خفم میکنه
ته : باش
هانا رفت بالکن
که یهو جک امد
چالاک ؛ چه طوری بیبی
هانا : نزدیکمم نیااا
جک : بیبی ولی من می خوام مال من شی به جای اینکه پیش اون ته باشی
هانا : لطفااا کازی بهم نداشته باش
یهو جک هانا رو بغل کرد ب د یکی از اتاق های اونجا
جک : از کجا شروع کنم
جک شروع کرد به مک زدن گردن هانا
هانا : لطفا ولم کنن خواهش میکنم
جک : هیس بیبی فقطبرام ناله کن
که یهو گوشی جک زنگ خورد ته بود
جک : جان
ته : هانا نیس
جک : نگران نباش پیش منه
گوشی رو قط کرد
جک : اگر به تهیونگ چیزی بگی مامانت رومیکشم
دست هانا رو گرفت از اتاق امدن بیرون
ته : هانا کجا بودیییی
هانا : من
جک : رفته بود بالکن ولی انگار کسی مزاحمش شد واسه همین درس حستبی بهش دادم
ته : گردنت چی شدههه
هانا: ج
جک : همونا کردن
ته دست هاتا رو گرفت کشید بیرون
ته : چرا گذاشتیییی این کارووو کننن اگر جک نبود ممکن نبود چه اتفاقی میوفته
هانا : من .......
ته : تو چییی هانننننن از این به بعد از کنارم جم نمی خوری فهمیدی
هانا : بله ( با بعض
رفتن سوار ماشین شدن
رفتن سوارماشین شدن
هانا ؛ کجا میریم
تهیونگ چیزی نگفت
رسیدن
تز ماشین امدن بیرون
اونجا بار بود
ته : منو تهیونگ صدا کن
هانا ؛ چرا
ته : منو و تو دوس دختر و دوس پسزیم فهمدی
هانا : اخه
ته : فقط نقشس
هانا ؛ باش
رفتن داخل
رفتن نشیتن
ته داشت شراب می خورد که یهو جک امد
ته : به جک جون
جک : چه طوری ته
چالاک : میینم دوس دخترتم اوردی
ته ؛ هم
جک نشیت پیش ته و باهم داشتن می خوردن هانا خیلی ترسیده بود نمی خواست پیش جک باشه
هانا : ته میشه بزیم
ته : نه
هانا : اخه
ته؛ چت شده
هانا ؛ هیچی
ته ؛ پس بشین سرجات
هانا : میشه برم بالکن هوای اینجا داره خفم میکنه
ته : باش
هانا رفت بالکن
که یهو جک امد
چالاک ؛ چه طوری بیبی
هانا : نزدیکمم نیااا
جک : بیبی ولی من می خوام مال من شی به جای اینکه پیش اون ته باشی
هانا : لطفااا کازی بهم نداشته باش
یهو جک هانا رو بغل کرد ب د یکی از اتاق های اونجا
جک : از کجا شروع کنم
جک شروع کرد به مک زدن گردن هانا
هانا : لطفا ولم کنن خواهش میکنم
جک : هیس بیبی فقطبرام ناله کن
که یهو گوشی جک زنگ خورد ته بود
جک : جان
ته : هانا نیس
جک : نگران نباش پیش منه
گوشی رو قط کرد
جک : اگر به تهیونگ چیزی بگی مامانت رومیکشم
دست هانا رو گرفت از اتاق امدن بیرون
ته : هانا کجا بودیییی
هانا : من
جک : رفته بود بالکن ولی انگار کسی مزاحمش شد واسه همین درس حستبی بهش دادم
ته : گردنت چی شدههه
هانا: ج
جک : همونا کردن
ته دست هاتا رو گرفت کشید بیرون
ته : چرا گذاشتیییی این کارووو کننن اگر جک نبود ممکن نبود چه اتفاقی میوفته
هانا : من .......
ته : تو چییی هانننننن از این به بعد از کنارم جم نمی خوری فهمیدی
هانا : بله ( با بعض
رفتن سوار ماشین شدن
۹.۹k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.