وقتی صدای تو را دیدم
وقتی صدای #تو را دیدم
از برگهای دفترِ شعرش
بر روی زخمِ کهنهی این سینه
مَرهَم نهادم و آرام گِریستم!
وقتی صدای #تو را دیدم
از حادثه نهَراسیدم
عُصیانِ لحظههای سکوتم بود
کهآرام بوسیدی
آرام بوسیدم
رنگِ صدای #تو آبی بود
همرنگِ بغضِ چکاوکها
آبیتر از نوایِ خوشِ دریا
یا چون سکوت،پس از رویا
رویای هجرتِ بَرگی خشک
در اِنزوای درختی پیر
رنگ صدای #تو آبی بود
آبیترین رنگ،رنگِ بی تکثیر
آری صدای #تو را دیدم
آن دم دِگر هیچ نپُرسیدم
ساکن شدم چو موج به این ساحل
بَس مومنانه... #تو_را_پرَستیدَم!
من با صدای _تو آرامَم
آبیترین غزلی که عاشقم با آن
من از صدا و نگاه و بودنِ #تو_دلکوکم
نامِ شماست... #حضرتِ ...... !
#شعرِ_تازه______برای تو❤ #سهشنبه_۲۵_تیرِ_۱۳۹۸ #۱۶_۲۰`
از برگهای دفترِ شعرش
بر روی زخمِ کهنهی این سینه
مَرهَم نهادم و آرام گِریستم!
وقتی صدای #تو را دیدم
از حادثه نهَراسیدم
عُصیانِ لحظههای سکوتم بود
کهآرام بوسیدی
آرام بوسیدم
رنگِ صدای #تو آبی بود
همرنگِ بغضِ چکاوکها
آبیتر از نوایِ خوشِ دریا
یا چون سکوت،پس از رویا
رویای هجرتِ بَرگی خشک
در اِنزوای درختی پیر
رنگ صدای #تو آبی بود
آبیترین رنگ،رنگِ بی تکثیر
آری صدای #تو را دیدم
آن دم دِگر هیچ نپُرسیدم
ساکن شدم چو موج به این ساحل
بَس مومنانه... #تو_را_پرَستیدَم!
من با صدای _تو آرامَم
آبیترین غزلی که عاشقم با آن
من از صدا و نگاه و بودنِ #تو_دلکوکم
نامِ شماست... #حضرتِ ...... !
#شعرِ_تازه______برای تو❤ #سهشنبه_۲۵_تیرِ_۱۳۹۸ #۱۶_۲۰`
- ۱.۲k
- ۲۵ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط