بانو روسری ات که باز شد

بانو روسری ات که باز شد،
باد حواسش پرت شد...
کلافه شد...
طوفان شد...
مسیرش عوض شد،
بلند شو...
روسری ات کو؟
دنیا را آب برد...
#deep_feeling
دیدگاه ها (۲)

ما فقط به‌هم فکر می‌کنیم:تو، پشتِ میزِ کافه‌ای در پاریسمن، پ...

من...قایقِ شکسته‌ای برگشته از دریاتو، بندری مه‌آلود و سرد!#d...

در دنیادو نابینا هستیکی توکه عاشق شدنم را نمی بینییکی منکه ب...

من آدم تنهایی بودمبا تو تنهایی ام کامل شدتو نیم دگر تنهایی م...

جیمین فیک زندگی پارت ۴۵#

p⁴+ چی بگم.. *از شدت بغض صداش میلرزه*🐨 میخوای گریه کنی؟ + ن....

وقتی تو بلدم بودی پارت سوم ناگهان سر ات سنگین شد، نگاهش خالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط