سناریو
سناریو
وقتی فکر می کنی خونه نیستن و توی ذهنت بلند بلند باهاشون دعوا میکنی 🤣😐
نامجون:( دستاشو میبره بالا) من تسلیمم 😐
جین: داری با کی انقدر خشن دعوا میکنی ؟😐🤣
شوگا: ( از پشت نگاهت میکنه) بیا منو بزن راحت شو به اون دیواره بدبخت چیکار داری 😐
کوک: عزیزم....اینجا خونس یا میدان جنگ 😐
جیهوپ: ات....دیوونه شدی
جیمین: بیا با خودم دعوا کن با اون موچی و عروسکا چیکار داری 😐
تهیونگ:( میاد خونه) صدات تا کوچه میاد 😑
میدونم افتضاح شد 🤧😔
وقتی فکر می کنی خونه نیستن و توی ذهنت بلند بلند باهاشون دعوا میکنی 🤣😐
نامجون:( دستاشو میبره بالا) من تسلیمم 😐
جین: داری با کی انقدر خشن دعوا میکنی ؟😐🤣
شوگا: ( از پشت نگاهت میکنه) بیا منو بزن راحت شو به اون دیواره بدبخت چیکار داری 😐
کوک: عزیزم....اینجا خونس یا میدان جنگ 😐
جیهوپ: ات....دیوونه شدی
جیمین: بیا با خودم دعوا کن با اون موچی و عروسکا چیکار داری 😐
تهیونگ:( میاد خونه) صدات تا کوچه میاد 😑
میدونم افتضاح شد 🤧😔
- ۲۶۲
- ۰۱ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط