وقتی معلمت میشه

وقتی معلمت میشه ..

از زبان ا.ت :

صبح از خواب بیدار شدم و تختم را مرتب

کردم و وارد سرویس شدم سلام من ا.ت هستم من سال اول دانشجوییم هستم رشته

تجربی من تازه به اینجا اومدم قبلا توی شهر

بوسان بودم و بعدش به اینجا اومدم

صبحانم را خوردم و لباسم را پوشیدم مثلا

همیشه با خودم میگفتم من امروز مثل بقیه

روز ها میتونم بهترین باشم!

وارد مدر سه شدم و به میا و لوسی سلام

کردم امروز زنگ اول ریاضی داشتیم که

یکهو که یک آقای خوشتیپ و قد باند وارد

کلاس شد جین: سلام بچه ها من معلم

جدیدتون من را با آقای کیم بشناسید
آقای لی متأسفانه بخاطر

مشکلاتش نمیاد و من از این امروز به بعد

معلم شما هستم

از زبان ا.ت

حاجی عجب خوشگله این انسانه یا فرشته س خاک تو سرت ا.ت توی مدرسه هم کراش میزنی ...


با چند پارتی از جین امدممم گلیلی میدونم کمه فردا
پارت بعدی را دراز تر میکنمم
کامنت بزارید نفس هام
دیدگاه ها (۹)

پارت ۲ از زبان ا.ت (بعد از چند مین) کلاس ها تموم شد وسایل...

وارد مدرسه شدم که یکهو جین من را به سمت حیاط پشتی برد(حیا کن...

Last part جسیکا:امروز تولد منه و کوک بهم گفته بود که امرو...

پارت آخر را بزارم ؟؟

مرگ بی پایان پارت ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط