زندگیهای امروزی از زبان مولانا

زندگیهای امروزی، از زبان مولانا

آن یکی خر داشت، پالانش نبود
یافت پالان، گرگ خر را در ربود!

کوزه بودش، آب می‌‌نامد به دست
آب را چون یافت، خود کوزه شکست
دیدگاه ها (۱۷)

ایستادن اجبار کوه بود رفتن سرنوشت آبافتادن تقدیر برگو صبر پا...

می رومامّا نمی پرسم ز خویشره کجا...؟!منزل کجا...؟!مقصود چیست...

من رویا می بافم!!تو موهایت را..تو به موهایت گل سر جدید میبند...

تو گفتی:«من به غیر از دیگرانَم چُنینم در وفاداری، چنانَم.»تو...

دختری که آرزو داشت

معشوقه دشمن P³⁷دوروزی میگذشت که همه از مرخصی برگشته بودن.امش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط