چشم هایم را باز میکنم
چشم هایم را باز میکنم
معلقم
نمیدانم چند شنبه است
خورشید
از پشت پنجره تا وسط اتاقم
قد کشیده
کمی فکر میکنم
یادم می آید
دیروز وعده دیدارمان بوده
بی حوصله بلند میشوم
زیر کتری را روشن میکنم
گوشی ام را چک میکنم
حتما خوابست
چون هنوز
پیغامی نفرستاده
و این برای من یعنی
امروز جمعه است...
#ریحانه_تحویلی
1339
معلقم
نمیدانم چند شنبه است
خورشید
از پشت پنجره تا وسط اتاقم
قد کشیده
کمی فکر میکنم
یادم می آید
دیروز وعده دیدارمان بوده
بی حوصله بلند میشوم
زیر کتری را روشن میکنم
گوشی ام را چک میکنم
حتما خوابست
چون هنوز
پیغامی نفرستاده
و این برای من یعنی
امروز جمعه است...
#ریحانه_تحویلی
1339
- ۵۴۷
- ۰۴ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط