زدی و خورد کردی و شکستی
زدی و خورد کردی و شکستی
کسی را که مست چشمان تو میشود
تو از اغاز پای رفتنت بود
برا اونی که پایان تو می شود
هزاران زخم از عشقت مانده برجا
از ان خانه که بوداوار مانده
همه شبهای من تاریک مردن
به من این غصها نزدیک مانده
گلهای باورم از ریشه پژمرد
دلم در انزوای بی کسی مرد
نشاع عشق برایم گل نمی کرد
که شوقم در دلم اهسته میمرد
خیالت از سرم خالی شد و رفت
نگاهت بس چه پوشالی شدو رفت
همان که گفت هستم تا همیشه
دلش از عشق من خالی شدو رفت
خدا هم برده دیگه مارا از یاد
مثل کاهی مرا هرسو برد باد
مرا هردم هزاران زخم به دل زد
خداوندا ز دستش داد و بیداد #محمدغلامی
#عاشقانه
کسی را که مست چشمان تو میشود
تو از اغاز پای رفتنت بود
برا اونی که پایان تو می شود
هزاران زخم از عشقت مانده برجا
از ان خانه که بوداوار مانده
همه شبهای من تاریک مردن
به من این غصها نزدیک مانده
گلهای باورم از ریشه پژمرد
دلم در انزوای بی کسی مرد
نشاع عشق برایم گل نمی کرد
که شوقم در دلم اهسته میمرد
خیالت از سرم خالی شد و رفت
نگاهت بس چه پوشالی شدو رفت
همان که گفت هستم تا همیشه
دلش از عشق من خالی شدو رفت
خدا هم برده دیگه مارا از یاد
مثل کاهی مرا هرسو برد باد
مرا هردم هزاران زخم به دل زد
خداوندا ز دستش داد و بیداد #محمدغلامی
#عاشقانه
۵.۰k
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.