بسم الله الرحمن الرحم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم : چرا دین کهنه نمی شود؟
ایدئولوژی سر ستیز دارد و توان خود را از برانگیختن احساسات و عواطف بدست می آورد، دین، در صلح کل، خانه دارد و احساسات و عواطف را بسوی عشق و خردمندی سوق می دهد.
دین می گوید؛ اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّينِ؛ فإنَ طَلَبَ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ -دانش را فرا گيريد،گرچه درچين باشد؛ زيرا طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است.(كنز العمّال 28697 ، 28698 )
و - خُذُوا الْحَقَّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لا تَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ اَهْلِ الْحَقِّ،كونوا نُقّادَ الْكَلامِ؛ - حق را از اهل باطل فراگيريد و باطل را از اهل حق فرا نگيريد. سخن سنج باشيد.(محاسن، ج 1، ص 229، ح 159)
کلام حق را بپذیر اگرچه از زبان سگ باشد. اما ایدئولوژی جز برداشت و توهّمات خود را باور ندارد و غیر را جز به دیده شک و انکار نمی نگرد.
ایدئولوژی تعصب می آورد، دین آزادگی دین، اتکا به کل دارد، ایدئولوژی اتکا به جزء و قرآن از دین می گوید و آدمیان را به راه تسلیم حق و حقیقت دعوت می کند.
نکته:
یک - خداوند سبحان، کهنه نمیشود و جدید و قدیم ندارد؛ اما خدایان کفار متفاوت و متغیرند.
دو - معاد کهنه نمیشود و جدید و قدیم ندارد. پس مبدأ و معاد، کهنه و نو، یا مالِ این ملیت یا آن ملیت ندارند.
سه - انسان نیز به علوم جدید دست مییابد، اما انسان امروز با انسان ده هزار سال قبل، به لحاظ خلقت، عقل، فطرت، و استعدادهای ذاتی و ... هیچ فرقی ندارند. چنان که جامعه انسانی، به ندرت امثال:افلاطون،ارسطو، فیثاغورت، یا بو علی سینا، ملاصدرا، سعدی، حافظ، مولوی و ...، به خود دیده است.
چهار - اگر کسی مادهگرا و کافر باشد نیز باید دقت نماید که سابقه وجود ماده و قوانین حاکم بر آن، به خلقت جهان مادی برمی گردد؛ آیا کهنه نشده است؟!(ادامه دارد...)
قسمت دوم : چرا دین کهنه نمی شود؟
ایدئولوژی سر ستیز دارد و توان خود را از برانگیختن احساسات و عواطف بدست می آورد، دین، در صلح کل، خانه دارد و احساسات و عواطف را بسوی عشق و خردمندی سوق می دهد.
دین می گوید؛ اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّينِ؛ فإنَ طَلَبَ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ -دانش را فرا گيريد،گرچه درچين باشد؛ زيرا طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است.(كنز العمّال 28697 ، 28698 )
و - خُذُوا الْحَقَّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ وَ لا تَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ اَهْلِ الْحَقِّ،كونوا نُقّادَ الْكَلامِ؛ - حق را از اهل باطل فراگيريد و باطل را از اهل حق فرا نگيريد. سخن سنج باشيد.(محاسن، ج 1، ص 229، ح 159)
کلام حق را بپذیر اگرچه از زبان سگ باشد. اما ایدئولوژی جز برداشت و توهّمات خود را باور ندارد و غیر را جز به دیده شک و انکار نمی نگرد.
ایدئولوژی تعصب می آورد، دین آزادگی دین، اتکا به کل دارد، ایدئولوژی اتکا به جزء و قرآن از دین می گوید و آدمیان را به راه تسلیم حق و حقیقت دعوت می کند.
نکته:
یک - خداوند سبحان، کهنه نمیشود و جدید و قدیم ندارد؛ اما خدایان کفار متفاوت و متغیرند.
دو - معاد کهنه نمیشود و جدید و قدیم ندارد. پس مبدأ و معاد، کهنه و نو، یا مالِ این ملیت یا آن ملیت ندارند.
سه - انسان نیز به علوم جدید دست مییابد، اما انسان امروز با انسان ده هزار سال قبل، به لحاظ خلقت، عقل، فطرت، و استعدادهای ذاتی و ... هیچ فرقی ندارند. چنان که جامعه انسانی، به ندرت امثال:افلاطون،ارسطو، فیثاغورت، یا بو علی سینا، ملاصدرا، سعدی، حافظ، مولوی و ...، به خود دیده است.
چهار - اگر کسی مادهگرا و کافر باشد نیز باید دقت نماید که سابقه وجود ماده و قوانین حاکم بر آن، به خلقت جهان مادی برمی گردد؛ آیا کهنه نشده است؟!(ادامه دارد...)
- ۵۲۱
- ۱۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط