داشتم فکر میکردم چقدر آدمهای امن خوبند آدمهایی که راز

داشتم فکر می‌کردم چقدر آدم‌های امن خوبند. آدم‌هایی که رازدارند. آن‌هایی که می‌توانی کنارشان خودت باشی و تمام روحت را عریان کنی. از همه‌ چیز بی‌واهمه حرف بزنی، بدون هراسی از قضاوت شدن. آدم‌هایی که نه با لب‌ها که با چشم‌ها و روح‌شان لبخند می‌زنند. بدون اینکه زیاد بدانند اعتماد می‌کنند، و شاید خودشان هم هرگز ندانند در کدام روز سختت به تو رسیده‌اند، و چطور خورشید شده‌اند، وسط همه تاریکی‌های دلت. چقدر خورشیدها خوبند. چقدر بی‌منت و چقدر خوش‌بو و چقدر بوسیدنی و چقدر خواستنی‌اند. مهربانی‌هایی که انگار نهرهای بهشتند، روی آتش تنهایی. درد و دریغ که کم‌اند. بسیار کم …♡♡
دیدگاه ها (۰)

‏ادم‌هایی که روح بزرگی دارندعقده‌های کمتری دارند!شعور بیشتری...

ما همان‌هایی بودیم که همیشه مراقب بودیم کسی را غمگین نکنیم، ...

گاهی اوقات چيزی به اسم استراحت نياز است يك استراحت طولانی يك...

همیشه هم نمیشود که آدم برای هرچیزی دنبال دلیلی بگردد، که بعض...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط