سناریودرخواستی
#سناریودرخواستی
وقتی ک ی دعوای بدی داشتیم و اونا مارو میزنن.
نامجون:( با شرمندگی زخمات و پانسمان میکنه و روشون بوسه میزاره
جین:( دو روز تو اتاق میمونه و بیرون نمیاد که خودت میری بهش میگی که بخشیدیش و بعد بزور میاد بیرون و سفت بغلت میکنه
شوگا:من..من... من واقعا چطور تونستم روت دست بلند کنم دستم بشکنه
جیهوپ:(خیلی شرمندس و تو بارون میره بیرون و خودشو تنبیه میکنه تا صبح هم تو بارون میمونه)
جیمین:(با سر پایین افتاده میاد پیشت) من متاسفم موچی کوچولو دیگه قول میدم تکرار نکنم خیلی پشیمونم حتی رو ندارم به صورتت نگاه کنم
تهیونگ: ( میاد تو اتاق پیشت که میبینم داری گریه میکنی) من این بلا رو سرت اوردم پروانه کوچولوی من، من بالتو شکستم دستم بشکنه الهی که بخواد دوباره روت دست بلند کنه متاسفم
جونگ کوک: ( میاد رو تخت پشت سرت دراز میکشه و از پشت بغلت میکنه و جایی که سیلی زده رو میبوسه) من متاسفم ببخشید
وقتی ک ی دعوای بدی داشتیم و اونا مارو میزنن.
نامجون:( با شرمندگی زخمات و پانسمان میکنه و روشون بوسه میزاره
جین:( دو روز تو اتاق میمونه و بیرون نمیاد که خودت میری بهش میگی که بخشیدیش و بعد بزور میاد بیرون و سفت بغلت میکنه
شوگا:من..من... من واقعا چطور تونستم روت دست بلند کنم دستم بشکنه
جیهوپ:(خیلی شرمندس و تو بارون میره بیرون و خودشو تنبیه میکنه تا صبح هم تو بارون میمونه)
جیمین:(با سر پایین افتاده میاد پیشت) من متاسفم موچی کوچولو دیگه قول میدم تکرار نکنم خیلی پشیمونم حتی رو ندارم به صورتت نگاه کنم
تهیونگ: ( میاد تو اتاق پیشت که میبینم داری گریه میکنی) من این بلا رو سرت اوردم پروانه کوچولوی من، من بالتو شکستم دستم بشکنه الهی که بخواد دوباره روت دست بلند کنه متاسفم
جونگ کوک: ( میاد رو تخت پشت سرت دراز میکشه و از پشت بغلت میکنه و جایی که سیلی زده رو میبوسه) من متاسفم ببخشید
۴.۹k
۱۷ آذر ۱۴۰۲