بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
اصل آرامش :
من بدنبال آن نیستم که کسی را متقاعد به نظریه ای کنم، و یا باوری را بر او تحمیل کنم، و یا حتی به او تلقین کنم که الکی راضی باش. این کار من نیست و هرگز بدنبال آن نبوده و نیستم. تمامی گفته هایم خلاصه در این کلام است که خودِ اصلی ات را کشف کن، و همان باش. این خود هرچه که باشد، حقیقت زندگی و اصل آرامش است. از من های جعلی و تصنعی دست بردار که حقیقتِ تو، یعنی همان که هستی، زیباترین، اصیل ترین و کارآمدترین است. بدان که من های جعلی، دردسر سازند، مخرّب اند، ضد آرامش و در تقابل با زندگیِ راستین اند. من های جعلی، دوگانگی و چند گانگی می آفرینند و سرنوشت آدمی را به انتحار و اضمحلال می کشانند.
نبودم و نیستم : تیر زمان، گذشته هایم را کشت. قصدش آنها نبودند، او خود مرا نشانه رفته بود. تیرش خطا رفت و گذشته ها را به خاک انداخت. او می پنداشت که من در گذشته نهانم. نه، نبودم و نیستم. و نه در آینده. با این حال، بی آن که بداند خدمتم نمود… تیر زمان به حال نمی رسد.
خوش گذشتن : خوشگذراندن، گذر کردن به خوشی است. خوش گذشتن و خوش عبور کردن است. این خوش گذراندن، جاخوش کردن نیست. اسیر لذتی شدن نیست. آن گذر فهیمانه از جلوهآراییهای اسارتبار است. خوش گذر کردن یعنی عدم اسارت. آن پاداش رهایی است. تو برخورداریِ واقعی را تنها در همین گذشتن و گذراندن در خواهی یافت. لذت واقعی این گذر است. پس خوش بگذر و خوش بگذران. که خداوند این حق را به فعل امر بر خداداران رهایی یافته تنفیذ کرده است؛فَلیَفرَحُوا - پیام ذیل آیه عبارت از :
1- به قانونى همچون قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است افتخار كنيم كه از همه قوانين بشرى برتر است. فَلْيَفْرَحُوا.
2- به نعمت ولايت شاد باشيم، نه به مال و مقام. فَلْيَفْرَحُوا .
3 - نعمتها را از فضل الهى بدانيم، نه از خود تا شادى ما رنگ الهى بيابد و سبب فخر فروشى و تكبّر نگردد.- بِفَضْلِ اللَّهِ - فَلْيَفْرَحُوا .
4 - تنها نعمتى كه برخوردارى از آن بايد سبب شادمانى باشد، قرآن است.(سوره یونس بخشی از آیه 58)
اصل آرامش :
من بدنبال آن نیستم که کسی را متقاعد به نظریه ای کنم، و یا باوری را بر او تحمیل کنم، و یا حتی به او تلقین کنم که الکی راضی باش. این کار من نیست و هرگز بدنبال آن نبوده و نیستم. تمامی گفته هایم خلاصه در این کلام است که خودِ اصلی ات را کشف کن، و همان باش. این خود هرچه که باشد، حقیقت زندگی و اصل آرامش است. از من های جعلی و تصنعی دست بردار که حقیقتِ تو، یعنی همان که هستی، زیباترین، اصیل ترین و کارآمدترین است. بدان که من های جعلی، دردسر سازند، مخرّب اند، ضد آرامش و در تقابل با زندگیِ راستین اند. من های جعلی، دوگانگی و چند گانگی می آفرینند و سرنوشت آدمی را به انتحار و اضمحلال می کشانند.
نبودم و نیستم : تیر زمان، گذشته هایم را کشت. قصدش آنها نبودند، او خود مرا نشانه رفته بود. تیرش خطا رفت و گذشته ها را به خاک انداخت. او می پنداشت که من در گذشته نهانم. نه، نبودم و نیستم. و نه در آینده. با این حال، بی آن که بداند خدمتم نمود… تیر زمان به حال نمی رسد.
خوش گذشتن : خوشگذراندن، گذر کردن به خوشی است. خوش گذشتن و خوش عبور کردن است. این خوش گذراندن، جاخوش کردن نیست. اسیر لذتی شدن نیست. آن گذر فهیمانه از جلوهآراییهای اسارتبار است. خوش گذر کردن یعنی عدم اسارت. آن پاداش رهایی است. تو برخورداریِ واقعی را تنها در همین گذشتن و گذراندن در خواهی یافت. لذت واقعی این گذر است. پس خوش بگذر و خوش بگذران. که خداوند این حق را به فعل امر بر خداداران رهایی یافته تنفیذ کرده است؛فَلیَفرَحُوا - پیام ذیل آیه عبارت از :
1- به قانونى همچون قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است افتخار كنيم كه از همه قوانين بشرى برتر است. فَلْيَفْرَحُوا.
2- به نعمت ولايت شاد باشيم، نه به مال و مقام. فَلْيَفْرَحُوا .
3 - نعمتها را از فضل الهى بدانيم، نه از خود تا شادى ما رنگ الهى بيابد و سبب فخر فروشى و تكبّر نگردد.- بِفَضْلِ اللَّهِ - فَلْيَفْرَحُوا .
4 - تنها نعمتى كه برخوردارى از آن بايد سبب شادمانى باشد، قرآن است.(سوره یونس بخشی از آیه 58)
۲۶۳
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.