وقتی عاشق شوهر خواهرتی
وقتی عاشق شوهر خواهرتی
part²³
وقتی لورن کامل اماده شد به لورن گفتم تو اتاقش بازی کنه تا من اماده شم
رفتم تو اتاق و از تو کشو شلوار هام شلوار بگ ابی زاپ دارم رو بیرون کشیدم
کراپ استین دار سفیدم رو از کشو بلوز هام برداشتم
از کشو کفش هام کفش لژ دار صورتی سفیدمو برداشتم
از بین کیف هام کیف صورتی با بندای طلایی انتخاب کردم
موهامو باز گذاشتم
ارایشمم صورتی ملایم بود
گوشیمو برداشتم رفتم پایین که دیدم جیمین رو مبل نشسته لورنم بغلشه دارن با تبلت لورن بازی میکنن
ا/ت: وا جیمین تو که امروز کیلیدت رو میز مونده بود چطور امدی تو
جیمین: دخترکم درو باز کرد
ا/ت: لورن مگه نگفتم درو به روی کسی باز نکن؟ اگه بابات نبود و یه ادم غریبه بود چیکار میکردیم؟ اگه تورو میدزدید چیکار میکردیم؟ لورن چرا نمیفهمی دخترم نباید درو به روی هرکسی باز کنی چرا به من نگفتی که دارن در میزنن؟
لورن خودشو بیشتر تو بغل جیمین فرو کردو حرفی نزد به جاش جیمین گفت
جیمین: عشقم دعواش نکن دخترمو خودش متوجه اشتباهش شده دیگه هم بدون اجازه مامانش درو رو کسی باز نمیکنه مگه نه دخترم؟
لورن: اله(اره)
جیمین: افرین دختر خوشگلم، خب حالا که هردو عشقام اماده اند بریم به سمت خونه خاله لیسا
لورن: بلیمممم(بریم)
کیوتا کم کم داریم به پارت های اخر فیکمون نزدیک میشیم لطفا حمایت کنید تا اینو تموم کنم و فیک جدید رو شروع کنم💜
part²³
وقتی لورن کامل اماده شد به لورن گفتم تو اتاقش بازی کنه تا من اماده شم
رفتم تو اتاق و از تو کشو شلوار هام شلوار بگ ابی زاپ دارم رو بیرون کشیدم
کراپ استین دار سفیدم رو از کشو بلوز هام برداشتم
از کشو کفش هام کفش لژ دار صورتی سفیدمو برداشتم
از بین کیف هام کیف صورتی با بندای طلایی انتخاب کردم
موهامو باز گذاشتم
ارایشمم صورتی ملایم بود
گوشیمو برداشتم رفتم پایین که دیدم جیمین رو مبل نشسته لورنم بغلشه دارن با تبلت لورن بازی میکنن
ا/ت: وا جیمین تو که امروز کیلیدت رو میز مونده بود چطور امدی تو
جیمین: دخترکم درو باز کرد
ا/ت: لورن مگه نگفتم درو به روی کسی باز نکن؟ اگه بابات نبود و یه ادم غریبه بود چیکار میکردیم؟ اگه تورو میدزدید چیکار میکردیم؟ لورن چرا نمیفهمی دخترم نباید درو به روی هرکسی باز کنی چرا به من نگفتی که دارن در میزنن؟
لورن خودشو بیشتر تو بغل جیمین فرو کردو حرفی نزد به جاش جیمین گفت
جیمین: عشقم دعواش نکن دخترمو خودش متوجه اشتباهش شده دیگه هم بدون اجازه مامانش درو رو کسی باز نمیکنه مگه نه دخترم؟
لورن: اله(اره)
جیمین: افرین دختر خوشگلم، خب حالا که هردو عشقام اماده اند بریم به سمت خونه خاله لیسا
لورن: بلیمممم(بریم)
کیوتا کم کم داریم به پارت های اخر فیکمون نزدیک میشیم لطفا حمایت کنید تا اینو تموم کنم و فیک جدید رو شروع کنم💜
۶.۰k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.