ادامه...پارت۱
#ادامه...پارت۱
جیمین-باور کن این واقعیته آقای محترم
تهیونگ-چیمیگه این کوکی
کوکی-راستش راستش این واقعیته چهار سال پیش بعد از اینکه با تو تموم ازدواج کرد و و امم الان چهار تا بچهداره و داخل آمریکا زندگی میکنه
تهیونگ خنده هیستریک کرد و گفت-خفه شید هر دوتون خفه شید مگه من چم بود هان؟
در حالی که گریه میکرد ادامه داد-جیمینا من چم بود هان؟چرا الان بهم گفتین هااا
کوکی-تهیونگا تو باید قوی باشی
جیمین-اره تو باید انتقام بگیری
تهیونگ بلند شد رفت بیرون
جیمین-کوکی بلند شو بپوش بریم سراغش اوکی نبودا
کوکی-ولش کن با خودش کنار میاد برمیگرده
______________________________
#تهیونگ
حالم اصلا خوب نیست خدایا چرا من مگه من چیم کم بود هان هوم دختره عوضی از همه دخترا بدم میاد از همه تون متنفرم انتقام دلم رو از همه تون میگیرم میشم یکی که واسش بمیرید و
وقتی از نزدیک میبینیتش مث سگ ازش بترسید اره
_______________________________
5یر بعد (همون۵ سال بعد)
تهیونگ بعد از اون چند سال یه ادم سرد شد، سرده سرد طرفداراش بیشتر شد اما خودش سرد تر شد یه شرکت معماری تاسیس کرد و نامبر وان جهان شد همه کلاس هاشو داخل آمریکا
رفت و بهترین نمره ها رو کسب کرد وجزو یکی از بهترین شرکت های جهان شد
پولدار و پولدار و جذاب تر شد اما سرد شد از داخل سرد هر کسی جلو راحش بود رو از بین میبرد
اعضا گروه نگرانش بودن اما خودش میگفت نگرانم نباشید
_________________________
#کیم_مین_هو (دختر مقابل ته)
آخيش اینم از این اخ اخ ساعت چنده امروز باید برم پیش استاد گفت میخواد طرحام رو ببینه بهش گفتم فقط یه اتود مسخره اس ولی گفت با توجه به نمره های خفنم ببرم واسش نمد والا
بزار ببرم بنم چی میشه نهایت میگه افتضاحه دیگع ولی نه هر چی مینهو بکشه قشنگه از اونجا که باید مستقل شم و کار نیاز دارم این طرح هام رو میبرم واسش مگرنه دلیلی نداشت.
____
#پارت۱
#BTS
#FIC
#chimi
💎sapp.ir/828682💎
جیمین-باور کن این واقعیته آقای محترم
تهیونگ-چیمیگه این کوکی
کوکی-راستش راستش این واقعیته چهار سال پیش بعد از اینکه با تو تموم ازدواج کرد و و امم الان چهار تا بچهداره و داخل آمریکا زندگی میکنه
تهیونگ خنده هیستریک کرد و گفت-خفه شید هر دوتون خفه شید مگه من چم بود هان؟
در حالی که گریه میکرد ادامه داد-جیمینا من چم بود هان؟چرا الان بهم گفتین هااا
کوکی-تهیونگا تو باید قوی باشی
جیمین-اره تو باید انتقام بگیری
تهیونگ بلند شد رفت بیرون
جیمین-کوکی بلند شو بپوش بریم سراغش اوکی نبودا
کوکی-ولش کن با خودش کنار میاد برمیگرده
______________________________
#تهیونگ
حالم اصلا خوب نیست خدایا چرا من مگه من چیم کم بود هان هوم دختره عوضی از همه دخترا بدم میاد از همه تون متنفرم انتقام دلم رو از همه تون میگیرم میشم یکی که واسش بمیرید و
وقتی از نزدیک میبینیتش مث سگ ازش بترسید اره
_______________________________
5یر بعد (همون۵ سال بعد)
تهیونگ بعد از اون چند سال یه ادم سرد شد، سرده سرد طرفداراش بیشتر شد اما خودش سرد تر شد یه شرکت معماری تاسیس کرد و نامبر وان جهان شد همه کلاس هاشو داخل آمریکا
رفت و بهترین نمره ها رو کسب کرد وجزو یکی از بهترین شرکت های جهان شد
پولدار و پولدار و جذاب تر شد اما سرد شد از داخل سرد هر کسی جلو راحش بود رو از بین میبرد
اعضا گروه نگرانش بودن اما خودش میگفت نگرانم نباشید
_________________________
#کیم_مین_هو (دختر مقابل ته)
آخيش اینم از این اخ اخ ساعت چنده امروز باید برم پیش استاد گفت میخواد طرحام رو ببینه بهش گفتم فقط یه اتود مسخره اس ولی گفت با توجه به نمره های خفنم ببرم واسش نمد والا
بزار ببرم بنم چی میشه نهایت میگه افتضاحه دیگع ولی نه هر چی مینهو بکشه قشنگه از اونجا که باید مستقل شم و کار نیاز دارم این طرح هام رو میبرم واسش مگرنه دلیلی نداشت.
____
#پارت۱
#BTS
#FIC
#chimi
💎sapp.ir/828682💎
۱۱.۵k
۱۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.