باید کسی به ما میگفت

باید کسی به ما می‌گفت
شما قوی‌تر از این حرف‌هایید،
باید کسی دلداری‌مان می‌داد و آراممان می‌کرد.
باید از کسی می‌شنیدیم: "دل قوی دار سحر نزدیک است"، که شب به انتهای خودش نزدیک شده، که خورشید را در حالی دیده‌اند که داشته از پشت کوه‌ها سر می‌رسیده، و شب را در حالی که داشته بارش را می‌بسته.
باید کسی می‌زد روی شانه‌هامان و می‌گفت: خیلی سخت بود، اما چیز زیادی تا پایان سختی‌ها نمانده...
ما نیاز داشتیم کسی به جز خودمان به ما دلگرمی و امید می‌داد، ما نیاز داشتیم کسی به جز خودمان آراممان می‌کرد...

#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۳)

اثر انگشت ما از زندگی هایی که بهشون دست میزنیم پاک نمیشه ...

داستانک

دلم یک غریبه می‌خواهد، خیلی غریبه... آنقدر که فقط گوش شنوای ...

دومین سالگرد عقدمون ...💕چقدر زود گذشت ...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

🔰 آن شب، شیفتۀ دین پدر شدم!📝 (خاطرهٔ فرزند آیت الله حائری شی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط