سناریو تکپارتی

#سناریو #تک_پارتی
«وقتی عضو نهم دختری ولی از اونا پنهون میکنی....»

چان:(وقتی توی حمومی میاد داخل) م..من...ه..هیچی ندیدم(جلوی چشماشو میگیره و در حموم رو اروم میبنده) ات.. تو دختری؟
هیششششش، لطفا به بقیه نگو.
_ا..اوکی

لینو:(ات خوابه)
_بزار کرم بریزم(اروم)(میپره روی ات)
یاااااا..چ..چیکار میکنی؟
_ات چرا قفسه سینت برامدگی داره
...
_ات نگو که...
هیشش، اره
_(از روش بلند میشه)(خشکش زده)

هان:(داره لباس های لباسشویی خودشو روی بند پهن میکنه)(لباس زیر ات رو میبینه)
_این برای کیه
(ات میاد سریع انو از دستش میکشه) چ. چیزه...
_ات نگو که این مال توعه؟
... لطفا هیچی به سونگمین نگو
_سونگمینننننن
هیییییی/:

هیونجین:(ات داره لباس میپوشه)
_اوووو ات چقد بزگ شدهههه که دختر اوردههه
ام.. هیون
_اسم منو از کجا میدونی؟
خب.. چیزه.. من خود اتم
_(میخنده) شوخی میکنی؟
نه...
(خبر به دست ما رسیده که از اون موقع هیونجین ناپدید شده😅)

فلیکس:(ایشون میدونه 😶‍🌫️)

سونگمین: چان هیونگ میدونه؟
نه، نگو بهش
_چرا نگفتی؟
...
_اوکی

جونگین:(توی اتاقت لخـ...ـتی و پشتت به دره داری لباس عوض میکنی که میاد داخل)
_اخ چشمام
این کیه؟
_منم جونگین
جیغغغغغغ

𝐸𝓃𝒹 ....

خوب بود؟