adabiatmoaser

adabiat_moaser:
ظهر تابستان است 
سایه ها میدانند
که چه تابستانیست
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
آری!
تا شقایق هست زندگی باید کرد.
در دل من چیزیست مثل یک بیشه ی نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم که دلم می خواهد 
بدوم تا ته دشت 
بروم تا سرکوه
دور ها آواییست که مرا می خواند
#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۳)

آدم ها می آینددردها را می خواننداگر خوششان آمد میخندنداگر بی...

من رویاهای زیادی در سر دارم!میخواهم نویسندهء بزرگی شوم که جه...

💞 مستـــــــــــانه💞 :خواستن همیشه توانستن نیست!من تو را می ...

من هرگز نخواستم که از عشق، افسانه‌ای بیافرینم.باور کن.من می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط