خوناشامجذابمن

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻
#پارت17

بازم سخت بود که باور کنم یه نیمه خوناشامم ولی بالاخره چه میشه کرد

داشتم به فکر کردن ادامه میدادم که صدای آنا بلند شد:

*یوریییی
*یوریییی

ابروهامو بالا انداختمو با دل نشین ترین صدای ممکن(اعتماد بنفسم تو حلقتون 😂) گفتم:

_مرض! چه میگویی ای ملعون

که این حرفم مصادف شد با خوردن ملاقه به پیشونیم

وحشی برگشتم سمتشو یه ملاقه ی دیگه برداشتم زدم تو سرش:

*چته روانی

_تو اول زدی!

*پس دیگه اون خبری که میخواستم بگم رو نمیگم

با بی تفاوتی شونه هامو انداختم بالا و بی اهمیت لب زدم:

_به آقای پارک(فامیلی کره ای) سر محلمون که موچی میفروشه.

آنا با شیطنتی توی چشماش دیگه میشد گفت:

*باشه دیگه نمیگم ولی بدون درمورد ات هست

با شنیدن اسم ات جوری سرمو برگردونم که

گردنم درد گرفت
دیدگاه ها (۸)

درسته خیلی هیت میخوره ولی واقعا زیباست. اسم: رقابت، دوستانه.

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت16که با صدای خنده هاشون به خودم اومد...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت15همین که بیرون اومدیم دیدم 2 تا پسر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط