دلنوشته

#دل‌نوشته(۲۵)

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه‌ام
با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد ...!

🖤🖤🖤🖤🖤

یا گرمی یک بوسه به پیشانی من باش
یا علت یک عمر پریشانی من باش!

با فاصله ای امن که آسیب نبینی
بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش!

هر بار که عاقل شده ام خیر ندیدم
یک بار بیا و تو به نادانی من باش!

من جای تو با لحن و لبت شعر بخوانم
تو جای من و محو غزل خوانی من باش!

ناچار به مرگم ته این قصه بیا و 
یک معجزه در قسمت پایانی من باش...!



#عکس_نوشته #جذاب #عاشقانه #هنر #خلاقیت
دیدگاه ها (۱)

#دل‌نوشته(۲۶)دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌بایددگر تلخ ا...

#دل‌نوشته(۲۷)پروانه را شکایتی از جور شمع نیستعمریست در هوای ...

#دل‌نوشته(۲۴)و گفت:«محبت درست نشود مگر در میان دو تنکه یکی، ...

ای نجات بخش آدمیان از ظلمت جهل و نادانی...تو را سپاس🌹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط