عشق مخفی با یکی از هفت شاهزاده

^♡عشق مخفی با یکی از هفت شاهزاده ♡^

Part: 1

علامت ا.ت +
علامت کوک×

: ببینم ا.ت امروز می ری کنسرت bts
+اره ... مامانم رو راضی کردم بلیت هم گرفتم وقتی کنار استیجم به جونگ کوک می گم رو لایت استیکم امضا بزنه و به من نامه اومده که امشب به هایپ برم وتست میکاپ ارتیست بشم
: اووووو .......علاقت له میکاپ کردن به کجا ها رسیده
+ببینیم چی میشه
.
.
.
ویوی جونگ کوک در زمان کنسرت

ارمی ها خیلی زیادن وقتی نگاهشون می کردم شوقی توی چشماشون می دیدم
اما یکی رو دیدم استیج داره گریه میکنه یک احساس عجیبی به من دست داد اما چرا گریه می کرد فکر کنم اولین بارشه مارو می بینه توی افکارم بودم که ....
ته : هی کوک بیا موقعه رقصیدنه
×اها باشه حواسم نبود
.
.
.
ویو ا.ت


دیدم که جونگ کوک داره منو نگاه میکنه سعی کردم که جلو اشکامو بگیرم که ناراحت نشه اما فکر کنم فهمید تا می خواست بیاد طرف من تهیونگ اومد بعد از اینکه کنسرت تموم شد هنه ارمی ها برا فن ساین صف کشیدن اما من برا اون جا نگرفته بودم همین جوری که نشسته بودم و داشتم اعضا رو نگاه می کردم
یکی از بادیگارد ها اومد طرفم فکر کنم می خواست بگه که برو اما.....
بادیگارد : چرا اینجا نشستین خانم
+الان می رم
بادیگارد ادامه داد
: می دونستین که این فن ساین مجانی بود
یک لحظه ذوق کردم
+نهه الان می تونم برم
: بله برین چون الا نمی خواهن برن


چشم به اعضا افتاد داشتن می رفتن دیدم سمت جونگکوک
+ببخشید جونگ کوک شی
×بله بفرمایین (پسرم چقدر با ادب هست )
+میشه رو لایت استیکم امضا تونو داشته باشم
×با شه (ماژیکم رو از توی جیبم برداشتم رو ارمی بمبش امضا کردم بعد یکی از البوم ها و یکی از عکسامو از رو میز کناری برداشتم و اونم امضا کردم و دادم بهش )
×اسمت چیه ؟
+جانگ ا.ت
×چه اسم قشنگی داری اینا هم برای تو
+ممنونم

ویوی جونگ کوک


دوباره اون احساس اومد توی وجودم چرا این دختر این جوریه بهش یک احساسی دارم قلبم وقتی می بینمش تند تند می زنه مغزم روش قفلی زده بود و اصلا نتونستم صدای تهیونگ رو بشنوم
تهیونگ : کوک بیا اونجا چی کار می کنی
× باشه یک دقیقه صبر کن
بهش یک کاغذ دادم روش شمارمو نوشتم
× ببین ساعت ۱۲ شب به این شماره پیام بده ا.ت شی

+ چچییی اینچیه ....

×سسسس ....... اروم باش فقط این کاری رو که میگم بکن
+ب...ا ....باشه

ته : کووووووک
×اومددددددددم
+خداحافظ جونگ کوک شییی
یک لبخند اروم زدم چرا این جوری شدم یک احساس ارامش گرمی صداش درخششی که توی چشماش بود
منو مختل کرد از وقتی که اومدیم خوابگاه ذهنم مشغول بود
تهیونگ: جونگکوک امروز چت شده ؟
×خب راستش .......امروز یک ارمی رو دیدم که داشت تو کنسرت گریه می کرد ... من وقتی دیمش قلبم درد گرفت با ارمی بمبش به من دست تکون داد
حمایت یادتون نره
شرط : و ۶۰ تا کامنت
دیدگاه ها (۶)

★Secret love with one of the seven princes★★عشق مخفی با یکی ...

★Secret love with one of the seven princes★★عشق مخفی با یکی ...

عشق مخفی با یکی از هفت شاهزادهژانر : کمدی _ عاشقانه _ملو اسم...

Secret love with one of the seven princesعشق مخفی با یکی از ...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط