Secret love with one of the seven princes

★Secret love with one of the seven princes★

★عشق مخفی با یکی از هفت شاهزاده ★


Part:3


(ویوی نویسنده)



جونگ کوک با تمام سرعت می دوید وقتی که پشت در رفت کمی به خودش فکر کرد ایا مطمئنه که دختری که باعث تمامی این تداخلاتش هست یا نه اما با خودش فکر می کرد که اون دختر پشت این دره که با عث درمان حالش می شه (اَیی چی نوشتم ) اروم دستش رو روی دستگیره می زاره و در رو باز می کنه با یک اتاق نسبتا تاریک مواجه میشه اون اتاق نصفش تاریک و نصف دیگرش روشن ،اون نور رو صورت های دخترا افتاده بود دختر هایی با قد ها قیافه ها و باطن های مختلفی بود( نمی دونستم می تونم این جوری بنویسم یا نه )رفتش پیش پی دی نیم و ادای احترام کردو .....

پی دی نیم : اوه جونگ کوک خوش اومدی می خوای تست میکاپ ارتیست ها رو ببینی .

×بله ... می خوام با استعداد ترینشون رو به من بدید .

پی دی نیم : خب دخترا خودتون می دونید که ما نیاز به ۳ تا میکاپ ارتیست از بین شما ها انتخاب میشه برای ۳ ایدل اولی جونگ کوک بعدی یاماتو و سونجه .

ا.ت با شنیدن اسم سونجه به فکر فرو می ره و با خودش میگه من تا حالا اسم یاما تو و سونجه از طرف کمپانی به گوشش نخورده بود اما براش سوال شد که این سونجه همون سونجه اوپا ی بچه گیش اون است
......
(فلش بک به ۸ سالگی ا.ت )

سونجه : هی ا.ت بیا این جا از این می تونی بری بالا
+معلومه من قوی ام
سونجه : (خندید )
+این میوه رو می خواهی از درخت برات بچی نم
سونجه : دوتا بچین من و تو
.
.
.
سونجه: ا.ت ! ...
+بله اوپا
(سونجه با دستش به ا.ت اشاره کردم و بعد به خودش بعد با دستش یک قل درست کرد سرش رو به معنی سوالی تکون داد )
+تو منو دوست داری منظورت اینه
سونجه با خودش گفت اره و سر تکون داد
+اره من تو رو به عنوان داداشم دوست دارم ...........
.
.
.
(فلش بک به زمان حال ویوی ا.ت )