game of love and hate(part 32)
امیلی :وا مگه من چی گفتم ایششش
ات:به بحث اون دختره که ظاهرا اسمش امیلی بود و کانگ یونگ اصلا توجهی نکردم و سریع رفتم طبقه بالا لباسامو عوض کردم و خودمو مرتب کردم آرایش کردم رفتم پایی همه مشغول صحبت باهم بودن منو کانگ یونگ هم داشتم غذا درست میکردم همین طور مشغول بودیم که امیلی گفت
امیلی:تهیونگ نمیاد
ات:چرا میاد بزار بهش زنگ بزنم ببینم که کی میاد
امیلی:و حتما بهش بگو ما اینجاییم زود تر بیاد
ات: باشه
ات:رفتم یه گوشه ای گوشی مو برداشتم و زنگ زدم تهیونگ
ویوی تهیونگ
تهیونگ:دوهفته از قضیه اعتراف من میگذره و از اون موقع رفتار ات به کل تغیر کرده بود سر د تر شده بود منم بخواطر اینکه اون گابریل گوریل اومده بود کره شرکتم در خطر بود شبانه روز کار میکردم که ورشکست نشم خلاصه دوهفته سختی داشتم بعضی از شبا هم برای در کردن خستگیم میرفتم بار و کلی نوشیدنی میزدم وقتی دیدم ات نمیخواد باهام حرف بزنه منم قبول کردم و منم با هاش حرف نزدم فکر کنم همین الانش هم منو رد کرده و این برام ضرر زیادی داره چون حتی زمانی که شرکت پدر ات کاملا ور شکسته باشه بازم کلی سرمایه نهفته اونجا خوابیده که میتونه هفت نسل بعد از منو سیر کنه و اون گابریل عوضی هم این موضوع رو فهمیده میخواد که مخ اتو بزنه و منم گفتم بزار یه اعتراف فیک بکنم شاید ات تهد تاثیر قرار گرفت اما ظاهرا گند زدم گوشیم زنگ خورد اسم ات بود جواب دادم
ات:به بحث اون دختره که ظاهرا اسمش امیلی بود و کانگ یونگ اصلا توجهی نکردم و سریع رفتم طبقه بالا لباسامو عوض کردم و خودمو مرتب کردم آرایش کردم رفتم پایی همه مشغول صحبت باهم بودن منو کانگ یونگ هم داشتم غذا درست میکردم همین طور مشغول بودیم که امیلی گفت
امیلی:تهیونگ نمیاد
ات:چرا میاد بزار بهش زنگ بزنم ببینم که کی میاد
امیلی:و حتما بهش بگو ما اینجاییم زود تر بیاد
ات: باشه
ات:رفتم یه گوشه ای گوشی مو برداشتم و زنگ زدم تهیونگ
ویوی تهیونگ
تهیونگ:دوهفته از قضیه اعتراف من میگذره و از اون موقع رفتار ات به کل تغیر کرده بود سر د تر شده بود منم بخواطر اینکه اون گابریل گوریل اومده بود کره شرکتم در خطر بود شبانه روز کار میکردم که ورشکست نشم خلاصه دوهفته سختی داشتم بعضی از شبا هم برای در کردن خستگیم میرفتم بار و کلی نوشیدنی میزدم وقتی دیدم ات نمیخواد باهام حرف بزنه منم قبول کردم و منم با هاش حرف نزدم فکر کنم همین الانش هم منو رد کرده و این برام ضرر زیادی داره چون حتی زمانی که شرکت پدر ات کاملا ور شکسته باشه بازم کلی سرمایه نهفته اونجا خوابیده که میتونه هفت نسل بعد از منو سیر کنه و اون گابریل عوضی هم این موضوع رو فهمیده میخواد که مخ اتو بزنه و منم گفتم بزار یه اعتراف فیک بکنم شاید ات تهد تاثیر قرار گرفت اما ظاهرا گند زدم گوشیم زنگ خورد اسم ات بود جواب دادم
- ۵.۱k
- ۳۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط