درد را چقدر باید بلعید

درد را چقدر باید بلعید
زخـــــم را چقدر باید خورد
مثل شمـــــع آب شد
و بعد محکــــــــــم ایستاد
مثل یک کـــــوه لبخند زد
و گفت " من خوشبختم "
دیدگاه ها (۲)

.آه دیر آمدی ای بغض فرو­بُرده ­ی من!آه دیرآمدی ای اشکِ زمین ...

شما که عشقتان زندگیستشما که خشمتان مرگ استشما که تابانده اید...

قول دادمبهخودمغصه تراشینکنم...امانشد!

باختم مثل بچه ای مغرور توی جدی ترین بازی ها ...

گاهی باید ایستاد، نفس عمیقی کشید و لبخند زد…به همه‌ی چیزهایی...

پارت چهارم: آینه‌ی حقیقتقطار وارد شهر آینه‌ها شد. هلیا و لی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط