شب ها رهذر

#شب ها رهڪَذر
شهر #خیالت میشوم
#ڪوله بار دلتنڪَے هایم
بردوش #خاطره ها
#سنڪَینے مے ڪند
و #چشمان بارانے ام
پس ڪوچه هاے #خزان زده را
بے وقفه میبارد...!"
دیدگاه ها (۲)

از #تنــــم #جامه برون آر و بنوششهد سوزنده ی #لبـــ هايم رات...

در سرنوشتت زنی می‌بینمبا چشمانی سحرانگیزدهانی از انگورخنده‌ا...

#در_انتظار_پاییز...#شهریــــور چه عاشقانهروزهایش را ورق می ز...

" #دوستت_دارم"مثلِ اولين حسِ گرمِ لمسِ دستانتهمانقدر آرامهما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط