پادشاهی در زمستان به نگهبانی گفت:
پادشاهی در زمستان به نگهبانی گفت:
سردت نیست؟
گفت:عادت دارم.
پادشاهدگفت:میگویم برات لباس گرم بیاورن.
.
.
.
و فراموش کرد
صبح جنازه نگهبان را دیدند که روی دیوار نوشته بود:
"به سرما عادت داشتم اما وعده لباس گرمت مرا از پای در آورد"....
مواظب وعدهایمان باشیم
سردت نیست؟
گفت:عادت دارم.
پادشاهدگفت:میگویم برات لباس گرم بیاورن.
.
.
.
و فراموش کرد
صبح جنازه نگهبان را دیدند که روی دیوار نوشته بود:
"به سرما عادت داشتم اما وعده لباس گرمت مرا از پای در آورد"....
مواظب وعدهایمان باشیم
۳۱۰
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.