p24
جین:بدو دیگه
جی:اومدم
/یکی از پسرا که خیلی مغرور بازی درمیاره جیک/
جین:من الان حلش میکنم ...تماشا کن برادر جذابت رو
جی:بهت لفتخار میکنم اوپا بدو
جین دووید که جیک اونو دید
جیک:داداش الان میوفتی (و دنگ زد)
جین:من تیر خوردم (خودشو به بیهوشی میزنه)
جی:این چه وضعیتیه خداییش
جین:...
جی:با توام
جین:...
جی:همه برادر دارن منم دارمممممم
جین:بمیری
جی:ایش هنوز بهش میگم افتخار میکنم برات
جین:میزنمتا
جی:بلند شو لاقل
جین:جام خوبه
جی:بچه من میرم
جین:برنگردی
جی:همچنین
جی:رفتم جلوتر که یکی از بچه هارو دیدم لی لی میخواست بهش شلیک کنه که من زدمش
کوک:کارت خوبه
برگشتم سمتش
جی:مرسی استاد
کوک:بیا بریم اون ور
جی:ه ها باشه
جی:رفتیم اون ور که جیمین رو دیدم پشتش به ما بود یه خنده شیطانی کردم‌و زدمش زود دراز کشیدم‌منو‌نبینه و بدبختانه کوک رو دید
کوک تو شک بود
جیمین:تویه احمقققققق
کوک:من نبودم
جیمین:پس ازرائیل بودددد
کوک:اصلا من کردم از کف دستم اومده
جیمین و کوک به حان هم اوفتادن که جیمین دید یکی بهشون تیاندازی کرده سرش شلوغ اونا بود که کوک و جیرال فرار کردن
از زبان جی:
با کوک رفتیم اون ور تا مارو نبینن
کوک:اممم جیرال میخواستم باهات حرف بزنم
جی:بله استاد
کوک:اممم چطوری بگم اخه....تو درباره اون چیزایی که دیده بودی رو جیمین برام توضیح داد....ببین جیرال تومیگی پس عاشق سوهو شدی ولی اونطوری نیس تو فقط بهش خودتو خیلی نزدیک میدونستی و جدا از اون وقتی کسی وابسته کسی میشه...کمی از یادرفتش طول میکشه
جی:استاد من نمیدونم....
کوک:بهش فکر نکن
جی:با...چشم
کوک:افرین
جیمین:اهااااا گیرتون اوردم
کوک میزنه به هوگو جیمین که جیمین شوکه و عصبی میشه
کوک:جرررر🤣🤣
جیمین:کوکککک
جی:جیمی رنگارنگ
جیمین:ایشششش ایشششششش
جیمین رفت
کوک:بیا بریم
جی: هوم
جی:
داشتیم میرفتیم که ...نه امکان نداره....
اینم از این پارت ممنونم به خاطر همه همایتا بچه ها این پارتا کمی اجخ وجخه ولی از پارتای بعدی زیباتر میشه بای بای دوستون دارمممم😝😝❤❤❤❤
شرطا:
کامنت:۲۰
لایکا:۵۰
جی:اومدم
/یکی از پسرا که خیلی مغرور بازی درمیاره جیک/
جین:من الان حلش میکنم ...تماشا کن برادر جذابت رو
جی:بهت لفتخار میکنم اوپا بدو
جین دووید که جیک اونو دید
جیک:داداش الان میوفتی (و دنگ زد)
جین:من تیر خوردم (خودشو به بیهوشی میزنه)
جی:این چه وضعیتیه خداییش
جین:...
جی:با توام
جین:...
جی:همه برادر دارن منم دارمممممم
جین:بمیری
جی:ایش هنوز بهش میگم افتخار میکنم برات
جین:میزنمتا
جی:بلند شو لاقل
جین:جام خوبه
جی:بچه من میرم
جین:برنگردی
جی:همچنین
جی:رفتم جلوتر که یکی از بچه هارو دیدم لی لی میخواست بهش شلیک کنه که من زدمش
کوک:کارت خوبه
برگشتم سمتش
جی:مرسی استاد
کوک:بیا بریم اون ور
جی:ه ها باشه
جی:رفتیم اون ور که جیمین رو دیدم پشتش به ما بود یه خنده شیطانی کردم‌و زدمش زود دراز کشیدم‌منو‌نبینه و بدبختانه کوک رو دید
کوک تو شک بود
جیمین:تویه احمقققققق
کوک:من نبودم
جیمین:پس ازرائیل بودددد
کوک:اصلا من کردم از کف دستم اومده
جیمین و کوک به حان هم اوفتادن که جیمین دید یکی بهشون تیاندازی کرده سرش شلوغ اونا بود که کوک و جیرال فرار کردن
از زبان جی:
با کوک رفتیم اون ور تا مارو نبینن
کوک:اممم جیرال میخواستم باهات حرف بزنم
جی:بله استاد
کوک:اممم چطوری بگم اخه....تو درباره اون چیزایی که دیده بودی رو جیمین برام توضیح داد....ببین جیرال تومیگی پس عاشق سوهو شدی ولی اونطوری نیس تو فقط بهش خودتو خیلی نزدیک میدونستی و جدا از اون وقتی کسی وابسته کسی میشه...کمی از یادرفتش طول میکشه
جی:استاد من نمیدونم....
کوک:بهش فکر نکن
جی:با...چشم
کوک:افرین
جیمین:اهااااا گیرتون اوردم
کوک میزنه به هوگو جیمین که جیمین شوکه و عصبی میشه
کوک:جرررر🤣🤣
جیمین:کوکککک
جی:جیمی رنگارنگ
جیمین:ایشششش ایشششششش
جیمین رفت
کوک:بیا بریم
جی: هوم
جی:
داشتیم میرفتیم که ...نه امکان نداره....
اینم از این پارت ممنونم به خاطر همه همایتا بچه ها این پارتا کمی اجخ وجخه ولی از پارتای بعدی زیباتر میشه بای بای دوستون دارمممم😝😝❤❤❤❤
شرطا:
کامنت:۲۰
لایکا:۵۰
۳۳.۱k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.