ا.ت:بیخیال بابا
ا.ت:بیخیال بابا
رفتیم داخل سالن همه به صف وایستاده بودن منو می یونگم پشتشون وایستادیم که جی هوپو شوگا با مین وو اومدن داخل مین وو و جی هوپ تو صف وایستادن ولی شوگا نیومد
ا.ت:چرا شوگا نمیاد؟
می یونگ:شوگا سه ساله تو این مدرسس همه این سه سالو تو تیم بسگتبال بوده نیازی به تست نداره اون کارش خوبه
ا.ت:اها
___________________
نوبت من شد تمام پاس هاعو دفاع ها و تمرینارو درست انجام دادمو قبول شدم
داشتیم استراحت میکردم
می یونگ:کارت خوب بود
ا.ت:توهم همینطور
داشتیم استراحت میکردم که شوگا با بچه ها اومد
شوگا:چه خبر قبول شدین؟
می یونگ:من که اره تو چی مین وو
مین وو: اره
شوگا:توچی ا.ت
ا.ت:اوهوم منم قبول شدم حدس میزنم جی هوپم قبول شده
جی هوپ:معلومه
ا.ت:نگفتم؟!
مربی:همه جمع شین
به حرف مربی گوش دادیم به صف شدیم یه سه تا دختر بودم با نه تا پسر
ا.ت:چرا دختر کمه؟
می یونگ: دخترا کمتر بازی میکنن اونم اگه بخوان خوب باشن
چقد مسخرست
مربی:حرف زدن کافیه
مربی: سر گروه امسال
مین وو:حتما شوگا
مربی: سرگروه امسال ا.ته
مین وو:چی؟
مربی: بازیت عالیه دختر غافلگیرم کردی
ا.ت:ممنونم*لبخند
شوگا:ایول
ا.ت:*لبخند
جی هوپ: فایتینگ ا.ت
ا.ت:ممنونم
می یونگ:برگامو ریختوندی
ا.ت:*خنده
مربی:خب تمام وسایلاتونو جمع کنین فردا همین جا باشین قراره بریم اینچئون
مربی:میتونین برین
با می یونگ رفتیم سمت کلاس
می یونگ: تو این دوساله گذشته فقط شوگا سرگروه بود ینی الان تو از شوگا هم بازیکنه قوی تریی
ا.ت:*خنده
ا.ت: می یونگ مگه مسابقات نباید دخترا با پسرا جدا باشن یعنی مسابقه رو میگم
می یونگ: این مسابقات دانش اموزیه ما از طرف دانشگاه میریم نه از طرف تیم کشور
ا.ت:اها
باهم رفتیم سر کلاس
پرش زمانی*
ا.ت: فردا میبینمت
می یونگ:میبینمت
رفتم سمت پاکینگ که دیدم شوگا رو صندوق ماشین بابام دراز کشیده
ا.ت:پاشو
شوگا:به همین خیال باش
ا.ت: باشه*لبخند
سوار ماشین شدم
شوگا:میخوای چیکار کنی؟
ماشینو روشن کردم ...
کم حمایت میکنین دارم ناراحت میشم😥
رفتیم داخل سالن همه به صف وایستاده بودن منو می یونگم پشتشون وایستادیم که جی هوپو شوگا با مین وو اومدن داخل مین وو و جی هوپ تو صف وایستادن ولی شوگا نیومد
ا.ت:چرا شوگا نمیاد؟
می یونگ:شوگا سه ساله تو این مدرسس همه این سه سالو تو تیم بسگتبال بوده نیازی به تست نداره اون کارش خوبه
ا.ت:اها
___________________
نوبت من شد تمام پاس هاعو دفاع ها و تمرینارو درست انجام دادمو قبول شدم
داشتیم استراحت میکردم
می یونگ:کارت خوب بود
ا.ت:توهم همینطور
داشتیم استراحت میکردم که شوگا با بچه ها اومد
شوگا:چه خبر قبول شدین؟
می یونگ:من که اره تو چی مین وو
مین وو: اره
شوگا:توچی ا.ت
ا.ت:اوهوم منم قبول شدم حدس میزنم جی هوپم قبول شده
جی هوپ:معلومه
ا.ت:نگفتم؟!
مربی:همه جمع شین
به حرف مربی گوش دادیم به صف شدیم یه سه تا دختر بودم با نه تا پسر
ا.ت:چرا دختر کمه؟
می یونگ: دخترا کمتر بازی میکنن اونم اگه بخوان خوب باشن
چقد مسخرست
مربی:حرف زدن کافیه
مربی: سر گروه امسال
مین وو:حتما شوگا
مربی: سرگروه امسال ا.ته
مین وو:چی؟
مربی: بازیت عالیه دختر غافلگیرم کردی
ا.ت:ممنونم*لبخند
شوگا:ایول
ا.ت:*لبخند
جی هوپ: فایتینگ ا.ت
ا.ت:ممنونم
می یونگ:برگامو ریختوندی
ا.ت:*خنده
مربی:خب تمام وسایلاتونو جمع کنین فردا همین جا باشین قراره بریم اینچئون
مربی:میتونین برین
با می یونگ رفتیم سمت کلاس
می یونگ: تو این دوساله گذشته فقط شوگا سرگروه بود ینی الان تو از شوگا هم بازیکنه قوی تریی
ا.ت:*خنده
ا.ت: می یونگ مگه مسابقات نباید دخترا با پسرا جدا باشن یعنی مسابقه رو میگم
می یونگ: این مسابقات دانش اموزیه ما از طرف دانشگاه میریم نه از طرف تیم کشور
ا.ت:اها
باهم رفتیم سر کلاس
پرش زمانی*
ا.ت: فردا میبینمت
می یونگ:میبینمت
رفتم سمت پاکینگ که دیدم شوگا رو صندوق ماشین بابام دراز کشیده
ا.ت:پاشو
شوگا:به همین خیال باش
ا.ت: باشه*لبخند
سوار ماشین شدم
شوگا:میخوای چیکار کنی؟
ماشینو روشن کردم ...
کم حمایت میکنین دارم ناراحت میشم😥
۴.۹k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.