سناریودرخواستی
#سناریودرخواستی
وقتی پریودی میشی برای اولین بار
ا.ت: یاا خداااین چیههه
نامی: نگرانن نباش بلاخره میشدیی حالا بهتره ی پد بزاری
بابا ا.ت از پشت در: بیاا اینو بگیررر(پد منظورش)
نامی: بیا اینم جور شد
جین: من ک نمیدونم چیه بزار از نامی بپرسم
ا.ت: الان من میمیریم
بابا ا.ت: لازم نکرده بیا اینو بزار دیگ استراحت کن
شوگا: عییی نداده فقط بلید ی تخت جدید برام بگیری
ا.ت: فقط ی ملافه لازمه
شوگا: نخیرررر( داد)
بابا ا.ت: شوگاا ارومممم
شوگا: باشه( آروم )
بیا اینو بزار تا دیگ جایی دیگ رو گند نزنی
ا.ت: چراااا اخخ من چراا اینجوری شدمم
جیهوپ: حالتتت خوبه اینا چینن یااا بلندشو بریم بیمارستان
بابا ا.ت: برید بگید ک چی؟؟ هاا؟ بیا دختر این پد رو بگیر ازش استفاده کن
جیمینن: نترس هیچی نیست الان میرم میام
ا.ت: الاننن من با ایناا چیکار کنممم
بابا ا.ت: برو ت دشویی تا بیاد
ا.ت: باش
ا.ت: تهیونگگگگگگگگگ
تهیونگ: چی شدههههه
ا.ت: ایننن چیههههه
تهیونگ: بِلبِلی
ا.ت:😐
تهیونگ:من از کجاا بدونممم ... اها پدررجانن بیان دخترتون رو راست و ریس کنید
بابا ا.ت و ا.ت:😐
ا.ت: کوککککک بابااااا بدبختتتت شدمممم
کوک: چیشده؟؟
ا.ت: فروشش رو قرمززز کردم
کوک: عععععع این فرششش ماناننتهه
گوش کن ت دیگ مردی فاتحه ت خوندشتتت
بابا ا.ت: ا.ت ت بدو برو پد بزار منو و کوک فرشو رو میشوریم
کوک:😐
وقتی پریودی میشی برای اولین بار
ا.ت: یاا خداااین چیههه
نامی: نگرانن نباش بلاخره میشدیی حالا بهتره ی پد بزاری
بابا ا.ت از پشت در: بیاا اینو بگیررر(پد منظورش)
نامی: بیا اینم جور شد
جین: من ک نمیدونم چیه بزار از نامی بپرسم
ا.ت: الان من میمیریم
بابا ا.ت: لازم نکرده بیا اینو بزار دیگ استراحت کن
شوگا: عییی نداده فقط بلید ی تخت جدید برام بگیری
ا.ت: فقط ی ملافه لازمه
شوگا: نخیرررر( داد)
بابا ا.ت: شوگاا ارومممم
شوگا: باشه( آروم )
بیا اینو بزار تا دیگ جایی دیگ رو گند نزنی
ا.ت: چراااا اخخ من چراا اینجوری شدمم
جیهوپ: حالتتت خوبه اینا چینن یااا بلندشو بریم بیمارستان
بابا ا.ت: برید بگید ک چی؟؟ هاا؟ بیا دختر این پد رو بگیر ازش استفاده کن
جیمینن: نترس هیچی نیست الان میرم میام
ا.ت: الاننن من با ایناا چیکار کنممم
بابا ا.ت: برو ت دشویی تا بیاد
ا.ت: باش
ا.ت: تهیونگگگگگگگگگ
تهیونگ: چی شدههههه
ا.ت: ایننن چیههههه
تهیونگ: بِلبِلی
ا.ت:😐
تهیونگ:من از کجاا بدونممم ... اها پدررجانن بیان دخترتون رو راست و ریس کنید
بابا ا.ت و ا.ت:😐
ا.ت: کوککککک بابااااا بدبختتتت شدمممم
کوک: چیشده؟؟
ا.ت: فروشش رو قرمززز کردم
کوک: عععععع این فرششش ماناننتهه
گوش کن ت دیگ مردی فاتحه ت خوندشتتت
بابا ا.ت: ا.ت ت بدو برو پد بزار منو و کوک فرشو رو میشوریم
کوک:😐
۷.۷k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.