سناریودرخواستی
#سناریودرخواستی
وقتی میگی عاشق شدم
ا.ت: من عاشق شدم
بابا ا.ت: اووو اون حالا دوماد کیه؟؟
ا.ت: خوو... نامجون
نامجون: وایییییی ا.ت( ذوق کرد)
ا.ت : من عاشق شدم
بابا ا.ت: اوووو اون طرف کیه؟ میشناسیمش؟
ا.ت: اون جینه
باباا.ت: همون خوشگله
جین یهو میاد تو
جین: منمم عاشقتمم
میدونم بابا جوننن
ا.ت: من عاشق شدم
بابا ا.ت: کیه؟
ا.ت: خببب شوگا
بابا ا.ت: آگوست اعظم؟؟
ا.ت: ارهههههه
بابا ا.ت: حلهه
ک نگاه ب شوگا میکنید ک خجالت کشیده
ا.ت: من عاشق شدم
بابا ا.ت: من نمیتونم ت رو ب کسی بدم
ا.ت: چرااا
بابا ا.ت: چون من ب هوپی قول دادم ت رو بدم بهش
ا.ت : منممم میخواستم همونو بگمم
هوپی: یااا خداااا همیننن فردا میریم محضررر
ا.ت: من عاشق ی موچی شدم
بابا ا.ت: ععع چ غلطااا
ا.ت: باباااا منن عاشق ی جوجه شدمم
بابا ا.ت: بازمم چ غلطاا
جیمین: حالت خوبه؟؟
ا.ت: (نفس عمیق میکشه) منننن عاشققق جیمینن شدمممم
جیمینن: منممممم عاشقتمممم عشقمم
ا.ت: من عاشق یکی شدم ک هم کیوته هم هات
بابا ا.ت: کیه حالا انقدر ت فکرشی
ا.ت: من عاشق مستر کیم تهیون...
ک یهو تهیونگ از پشت بغلش کرد
تهیونگ: منم عاشقتم ب اندازه ی دنیا
ا.ت: هعییی عاشق شدنم سخته ها
باباا.ت: آره بابا من ده بار رفتم خاستگاری مامانت تا بهم دادن
ا.ت: من عاشق کوکم ولی نمیدونم اونم دوستم داره یا ن
کوک: من دوستت ندارم( با اخم)
ا.ت: چی؟؟ (بغض)
کوک: من عاشقتممم جئون ا.ت( با لبخند و داد)
ا.ت: منمممممم
وقتی میگی عاشق شدم
ا.ت: من عاشق شدم
بابا ا.ت: اووو اون حالا دوماد کیه؟؟
ا.ت: خوو... نامجون
نامجون: وایییییی ا.ت( ذوق کرد)
ا.ت : من عاشق شدم
بابا ا.ت: اوووو اون طرف کیه؟ میشناسیمش؟
ا.ت: اون جینه
باباا.ت: همون خوشگله
جین یهو میاد تو
جین: منمم عاشقتمم
میدونم بابا جوننن
ا.ت: من عاشق شدم
بابا ا.ت: کیه؟
ا.ت: خببب شوگا
بابا ا.ت: آگوست اعظم؟؟
ا.ت: ارهههههه
بابا ا.ت: حلهه
ک نگاه ب شوگا میکنید ک خجالت کشیده
ا.ت: من عاشق شدم
بابا ا.ت: من نمیتونم ت رو ب کسی بدم
ا.ت: چرااا
بابا ا.ت: چون من ب هوپی قول دادم ت رو بدم بهش
ا.ت : منممم میخواستم همونو بگمم
هوپی: یااا خداااا همیننن فردا میریم محضررر
ا.ت: من عاشق ی موچی شدم
بابا ا.ت: ععع چ غلطااا
ا.ت: باباااا منن عاشق ی جوجه شدمم
بابا ا.ت: بازمم چ غلطاا
جیمین: حالت خوبه؟؟
ا.ت: (نفس عمیق میکشه) منننن عاشققق جیمینن شدمممم
جیمینن: منممممم عاشقتمممم عشقمم
ا.ت: من عاشق یکی شدم ک هم کیوته هم هات
بابا ا.ت: کیه حالا انقدر ت فکرشی
ا.ت: من عاشق مستر کیم تهیون...
ک یهو تهیونگ از پشت بغلش کرد
تهیونگ: منم عاشقتم ب اندازه ی دنیا
ا.ت: هعییی عاشق شدنم سخته ها
باباا.ت: آره بابا من ده بار رفتم خاستگاری مامانت تا بهم دادن
ا.ت: من عاشق کوکم ولی نمیدونم اونم دوستم داره یا ن
کوک: من دوستت ندارم( با اخم)
ا.ت: چی؟؟ (بغض)
کوک: من عاشقتممم جئون ا.ت( با لبخند و داد)
ا.ت: منمممممم
۱۳.۷k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.