کدوم شاه بیرحم توو قلبته

کدوم شاهِ بی‌رحم، توو قلبته؟
که با یک نگاهت، دلم ریخته
کجای تنت جنگِ خونی شده؟
که تاریخِ عشقو به هم ریخته...

چجوری به خاکم شبیخون زدی؟
که ترسیده ایلِ زره‌پوش من
سپاهِ مغول داره دستای تو
یه ایرانِ ویرونه آغوش من

تو از آسمون اومدی یا زمین؟
که هُرمِ نفسهات، امید منه
بذار ماهو تو فکرِ شب گم کنم
که چشمای مشکیت خورشیدمه

شبامو پر از عطر موهات کن
می‌خوام خواب آغوشتو تن کنم
چراغای دنیا رو خاموش کن
که تکلیفمو با تو روشن کنم

خدا رنگِ چشماتو کی کشف کرد؟
که با روزگارم هماهنگ‌شه
چرا فکرت افتاد توی سرم؟
که تا حدِّ مردن دلم تنگ‌شه

سکوت تو مرگه، یه چیزی بگو
منو توی دلشوره پیرم نکن
قراره بمونی؟ یا باید بری؟
تو این حالِ برزخ اسیرم نکن

می‌خوام کفتر جلد این خونه‌شی
با دستِ خودم آب و دونت بدم
می‌خوام بال پروازِ تو باشمو
تهِ آسمونو نشونت بدم

شبامو پر از عطر موهات کن
می‌خوام خواب آغوشتو تن کنم
چراغای دنیا رو خاموش کن
که تکلیفمو با تو روشن کنم...


#یاسر_یسنا
دیدگاه ها (۳۹)

تو خودت ملت یکجای غزلهای منیتو همان خرمن شیرین عسلهای منیهمه...

به  نستعلیق قرآن می‌سپارم اشتباهم راچه لذت بخش کرده خط چشمان...

؟؟؟ سال پیش یه روزی مثل امروز خدا یکی از بهترینا رو هدیه داد...

هوا سرده،کنارم توی کافهنشستی از نگاهم حرف میخوایبه یاد خاطرا...

intp

پارت 3

سناریو BTS درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط