طاقت ندارم از نگاهت دور باشم

طاقت ندارم از نگاهت دور باشم
یا پیش هم باشیم و من مجبور باشم...

با من بمان، هر لحظه می‌افتم به پایت
هر چند در ظاهر، زنی مغرور باشم

وقتی دلت صیاد این دریاست ای کاش
من ماهیِ افتاده‌ای در تور باشم

بگذار با رؤیای وصلت خو بگیرم
حتا اگر یک وصله‌ی ناجور باشم

آغوش وا کن حرف‌هایم گفتنی نیست
تا کی فقط در شاعری مشهور باشم؟!

پیراهنم ارزانی چشمان مستت
لطفی ندارد عشق اگر محصور باشم

روزی اگر سهم کسی بودی دعا کن
من کور باشم،کور باشم،کور باشم
دیدگاه ها (۱۱)

❣ بوسه گر ســــاقی دهد ساغر زنمبوسه را بر جـــــــام یک دلــ...

من دلگیرم ...دلگیر از خیابانی که آخرین دیدارمان را به یادم م...

همیشه از بیان کردنِ احساسم به کسی واهمه و ترس داشتم ،ترسِ ای...

🌹 یک سری آدمها هستن وقتی مخاطب خاصشون پاش رو نا خواسته کج می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط