همیشه از بیان کردن احساسم به کسی واهمه و ترس داشتم

همیشه از بیان کردنِ احساسم به کسی واهمه و ترس داشتم ،
ترسِ اینکه اگه دوسم نداشته باشه چی؟
اگه کلِ احساسم و عشقم نسبت بهش یک طرفه باشه چی؟
اگه کُلِ راه رو اشتباه اومده باشم‌ ،
دیگه با چه رویی برگردم؟
اما گاهی همین نگفتن ِ کار دستت میده.
اینقدر نمیگی که طرف مقابلت از دوست داشتنِ شخص دیگه تو زندگیش میگه و برات تعریف میکنه!!
اون لحظه شاید دلت بخواد که داد بزنی و حست رو بهش بگی ،
اما گاهی ،
بعضی حرف هارو نمیشه به زبون اورد و فقط باید گریشون کرد!!
هیچوقت احساسم رو به زبون نیوردم به خاطرِ ترسِ از دست دادنش!!
اما بعد به این نتیجه رسیدم که
اصلا نداشتمش
که بخوام از دستش بدم!

#محمد
دیدگاه ها (۶۷)

طاقت ندارم از نگاهت دور باشم یا پیش هم باشیم و من مجبور باشم...

❣ بوسه گر ســــاقی دهد ساغر زنمبوسه را بر جـــــــام یک دلــ...

🌹 یک سری آدمها هستن وقتی مخاطب خاصشون پاش رو نا خواسته کج می...

شاید من هم روزی عاشق شدم و شاید آن روز پشت ترانه هایم خاطرات...

روانی منp44

#Gentlemans_husband#Season_two#part_234«ویو جونگکوک» از پشت ...

پارت سید دوممفردا زود پاشدم و رفتم شرکتبعد شرکت**برگشتم و رف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط