enmity in the shadows

«پارت ششم؛مو قرمز روانی»
نور های بنفش و صورتی چراغ ها روی صورت های آدمای اونجا می افتاد،تعدادشون زیاد بود جوری که اگه کسی رو الان میدیدی،تا آخر مهمونی هیچجوره نمیتونی پیداش کنی.اما اینا مهم بود؟ عملا نه.درسته که فلیکس به خاطر دستور اون مو قرمز قدبلند رو اعصاب مجبور شده بود پیشخدمت این مهمونی کوفتی باشه اما این هم به فرصت میداد که مدرک جمع میکنه؛چه از باند هوانگ چه از بقیه ی عوضی های اینجا!!
یه پسر نسبتا ریز جثه کنارش اومد و پرسید:« اممم،تو خبری داری؟» فلیکس کمی جا خورد،چرا پسر یجوری بود انگار خیلی باهاش صمیمی بود؟ اصلا چرا از اون میپرسید؟ فلیکس با حالتی کمی معذب گفت:« از چی؟» پسر کمی جابه جا شد و با مردمک های مشکیش که از هیجان برق میزدن رپبه فلیکس گفت:« اینکه چرا باند لی نیومدن!قبل از مهمونی تپی دفتر آقای هوانگ بودی...گفتم شاید چیزی دیدی یا میدونی ولی ظاهرا تو از منم بی خبر تری...» و لب هاشو آویزون کرد.فلیکس که با دیدن حرکات بامزه ی پسر حس بد و معذبش از بین رفته بود اینبار با خنده پرسید:«این باند لی حالا کی ان که انقدر منتظرشونی؟» پسر که هنوز غم توی صداش بود گفت:« باند حریف باند هوانگ،والا من اطلاعی ازشون ندارم! فکرم نکنی جاسوسشونم!بخپا اصلا همینجوری پرسیدم اصلا منظوری نداشتم اصلا باند لی به یه ورم» تند تند توجیه میکرد این باز فلیکس رو به خنده مینداخت،به عنوان کسی که کل عمرش جاسوس بوده میتونست خیلی راحت بفهمه که پسر مقابلش به هیچ عنوان جاسوس اون به اصتلاح باند لی نیست.با خوشرویی گفت:« هول نکن سونبه،اشکال نداره» پسر چشم هاش چند درجه گشاد شد و گفت:« سونبه؟ ولی تو انگار از من بزرگتری که» فلیکس گفت:« خب من تازه اومدم،در هر صورت تو سونبه امی،حتی اگه هیونگت باشم» پسر با خوشحالی گفت:« خب پس بیا دوست شیم!من جیکم،توی بخش تمیزکاری و اینجور جاها کار میکنم» فلیکس هم به پسری که حالا میدونست اسمش جیک عه گفت:« منم فلیکسم،خوشبختم جیک» و بعد جیک گفت:« خب من دیگه برم،زیاد یجا بمونم یهو آقای هوانگ گیر میده چرا پا نمیشم کارمو بکنم!!» و به طرز بامزه ای ادای اون موقرمزی که امروز حسابی رو نِرو فلیکس رفته بود رو درآورد و فلیکس لبخند گشادی زد.وقتی جیک درشت دور میشد تازه نگاه فلیکس سمت رد های بنفش روی گردنش شد و اخم ظریفی کرد؛میدونست که تن فروشی و تج..آوز حسابی توی باند ها رایج عه ولی حالا که اون پسرک بامزه رو میشناخت،هیچ جوره نمیخواست قربانی این کارا بشه.
(بقیه اش کامنت)
دیدگاه ها (۱۵)

happy birthday to me💥

enmity in the shadows p⁷

لیست چپتر های فصل دوم بلودی!

سلام بچه ها...

ازدواج اجباری

جیمین فیک زندگی ادامه پارت ۳۳#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط