تو تا حالا از توی عکس به من خیره شدی؟ تا حالا با دیدن عکس
تو تا حالا از توی عکس به من خیره شدی؟ تا حالا با دیدن عکسم بهم لبخند زدی؟ بهت نگفتم اما من این کار رو کردم. ساعتها نشستم و نگات کردم. نگو دیوونه شدم، چون بودم. فقط عکس، آدم رو دیوونهتر میکنه. چون میخواد یه چیزی بگه و نمیگه. نوک زبونشهها، اما جون به لبت میکنه. تا حالا به چشمهای توی عکس زل زدی؟ خوبی عکست اینه که پلک نمیزنه، خسته نمیشه. بیخبر نمیره. من بعد از نبودنت با عکست حرف میزنم، تو بیمن با کی حرف میزنی؟ خوش به حال اونایی که صدات رو میشنون. بدی عکس اینه که صدا نداره، یا اگه داره من نمیشنوم. داره؟ اگه صدا داشت ازش میپرسیدم کجای دنیایی. میدونستی فاصلهی بین واقعیت و خیال یه پلک زدنه؟ کافیه به عکست خیره بشم، حالا صدات رو هم میشنوم که میخندی. بخند. با صدای بلند. اصلا همین که میخندی کافیه. حتی مهم نیست کجای دنیایی.
۴.۵k
۱۹ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.